نقد و بررسی بازی Control
کنترل (Control)، یک بازی شوتر سوم شخص است که وقایعش در دنیای بتنی بی شکلی که شامل عصر کاغذ بازی و حکومت سالاری دولت در دهه 60 جریان دارد، اتفاق میافتد. شما قدرتهای جدیدی را پیدا خواهید کرد و از مناطق مختلف « خانه قدیمی » – یک ساختمان عجیب در قلب نیویورک سیتی که فضای داخل آن بسیار پهناورتر از چیزی است که در بیرون مشاهده میشود – چند باری دیدن میکنید تا آیتمهایی برای ارتقا (Upgrades)، انواع رازها، و ماموریتهای فرعی را در آن بیابید، درست درحالی که به سمت آدم بدها گلوله و اشیاع مختلف را پرت میکنید. این مبارزه، حاصل بهترین سیستم مبارزهای است که تا حالا از شرکت بازی سازی Remedy شاهد بودهایم.
شرکت Remedy رکبی سخت به تخیل ما زده که تاحالا هیچ کسی شاهد چنین بازی نبوده است. جدا از وجود برخی شخصیت پردازیهای ضعیف و پیچیدگی داستان در بعضی نقاط، تیم بازی سازی Remedy بسیار موفق بوده و عملکرد فوق العادهای داشته است. در بازی کنترل (Control)، هر نوع فرضیهای مانند ملاقات با ارواح و حملات بیگانگان رخ میدهد، ولی نه به دلایلی که انتظارش را دارید. این بازی، مجموعهای از داستانهایی درباره نگاه به پیش پا افتادهترین چیزهایی است که هر روز رخ میدهند؛ داستانی درمورد گویش، رسانههای جمعی، و سیاستمداری که با طنزی پنهان، بدون دلیل خاصی مطرح میشود. هنوز خیلی از افراد داستان را درک نکردهاند، یعنی نیازی به درک آن ندارند. مهم لذت بردن از این آشفتگی است!
مفاهیم بازی
جِس فادِن با انگیزهای مرموز، پا به خانه قدیمی میگذارد و در میان شرایطی عجیب و آشفته (که در ابتدا با عقل شما جور در نمیآید)، درنقش رئیس FBC (دفتر کنترل فدرال) ظاهر میشود. یک شئ قدرتمند – سلاحی با نام Service Weapon – جِس را انتخاب میکند و به او ضمانت میدهد که میتواند سلاح را حمل کرده و از آن استفاده کند تا بدون نگرانی از Hiss ها – موجودات غیرقابل توصیف دیگری که به FBC نفوذ کرده و کارکنانش را به هیولاهایی با چشمان قرمز، تبدیل میکنند – و قدرت کنترل ذهنی آنها، از خانه قدیمی عبور کرده و جان سالم به در ببرد. درست حدس زدید: کنترل، یک عجیب الخلقه است که تجربهاش بسیار دلپذیر خواهد بود.
شاید ساعات اولیه بازی را درحال دست و پنجه نرم کردن با گیج کنندگی داستان باشید: یادداشت برداری کنید و لحظه به لحظه برای هضم ابعاد داستان، بازی را متوقف کنید. نحوه روایت بازی در ابتدا کاملا غیر منطقی است، اما دقیقا این همان چیزی است که شرکت Remedy به دنبال آن بوده. هنوز خیلیها نمیدانند که Hiss ها چه چیزی هستند، چرا اسلحه Service جِس را انتخاب کرد، چرا همگی از تختهای چند بعدی که با لحنی مسخره آمیز و مرموز به جای مثلثی وارونه صحبت میکند، پیروی میکنند، درحالیکه آن سخنان و جملات هم بصورت همزمان میتوانند به معانی مختلفی ترجمه شوند.
اشیاء بیجان با قدرتهایی خداگونه آغشته شدهاند و این ترکیب، حاصل حوادث عجیب و رویدادهای این دنیای دگرگون شده است که حالا فرهنگ و جامعه آمریکای مدرن را تشکیل میدهند. سازمان FBC، از این اشیا دیدن میکند و آنها را در خانه قدیمی جمع آوری کرده، و بر روی آنها مطالعاتی انجام میدهد. البته تنها نام خانه بر روی آن است، در حالیکه آشفته بازار و زندانی بیش نیست.
یک فلاپی دیسک به سمت شما لوازم و پسماندهای اداری را پرتاب میکند. یک یخچال هم هست که سازهها را نشانه می گیرد و شما باید حواستان به آن باشد. یک دزد هم وجود دارد که اگر اجازه دهید، در گوشه هراتاقی که وارد آن میشوید، مانند سگها واق واق میکند. بازی کنترل (Control) پر شده از اشیا و موارد دنیوی که با منطقی فراماورایی، بسیار مرموز و عجیب طراحی شده. کلمات و عوامل موجود در بازی، راویان اصلی حقیقتاند، و جنبه علمی – تخیلی در این بازی، دیگر شامل سفینههای فضایی و افراد سبزپوش نیست.
داستان جِس عملا عجیب و مرموز است، اما با شخصیتی بی جان و روابطی ضعیف ترکیب شده. او داستان خود را از همه مخفی میکند، زندگی و خانوادهای که همیشه سعی در پنهان کردن آنها دارد (حتی از بازیکن)؛ اما همین پنهان کاری هم برای خیلی از ما ناآشنا نیست.
همه ما با منطق و رازهای مخفی FBC و خانه قدیمی گیج خواهیم شد، اما باز هم این معماها مجال آشنایی با خود شخصیت جِس را به ما نمیدهند. شخصیت درونی او هیچوقت مشخص نمیشود، اما تعداد زیاد رازهای FBC، از طریق اسناد، فایلهای صوتی ضبط شده، و ویدئوها، کمبود روح و جان را در بازی جبران خواهد کرد.
یک کلید روشنایی، میتواند شما را از منطقهای ییلاقی، به هتلی ساحلی درمیان فضا و زمان – مانند انتقالات بُعد به بُعد – منتقل کند. اسناد و پروندهها، داستانی در مورد یک سبد مسافرتی که توجه یک جانور جنگلی را جلب کرده، یا تخته موج سواری که با لمس آن میتوانید اعتماد به نفس زیادی جذب کنید را بیان میکنند. بعد از این ماجرا شاهد یک برنامه تلویزیونی عروسکی هستید که در آن افراد تحت کنترل FBC، کودکانی را با تحقیقاتشان آشنا میکنند و با خیره شدن آنها به دوربین و صداهایی عجیب و غریب، حس وحشتناکی را به شما منتقل میکنند؛ قطعا عاشقش خواهید شد.
خانه قدیمی، یک فضای فوق العاده است، اما داستان خانواده جِس درمورد اتفاقات وحشتناکی که تجربه کرده است و تاثیرات زندگی در این دنیای هدایت شده رسانهای، بسیار تحریف کننده به نظر میرسد.
کنترل (Control)، عنوانی است که از این جوانب عجیب و غریب گویش واقعیت، برای روایت داستان سرکشش استفاده میکند. اما این داستان بصورت ناگهانی به سرانجام میرسد (بعد از سکانسهایی عجیب غریب). به نظر میرسد که ایدههایی بزرگی برای گفتن دارد، اما خوب آنها را به هم متصل نکرده است. این عنوان، چندان راضی کننده و کامل به پایان نمیرسد (نه به اندازه جالب بودن روند داستان)، و این قطعا نشانهای برای ادامه داستان بوسیله ساخت دنباله، یک اسپین آف، و یا DLC (محتوای قابل دانلود) در این دنیای خلق شده توسط شرکت بازی سازی Remedy است.
بله، سلاح هایی هم در دسترس است
خب چرا یک صخره مرجانی درون دیواری در بخش انبار رشد کرده است؟ و چرا جِس فکر میکند که این صخره مرجانی خوشمزه به نظر میرسد؟ شاید دقیقا متوجه منظور بازی ساز از قرار دادن این صخره مرجانی درون دیوار نشده باشیم، ولی به هر حال چیزی است که باید بیان شود.
در آن دورو بر گشتی میزنید و از صخرههایی بالا می روید و از قدرت Dash جِس در هوا استفاده میکنید و دوباره به همان نقطه باز میگردید تا برای پرش از روی دیوار، از قدرتی که کسب کردهاید استفاده کنید. از دیوار بالا میروید و میبینید که دشمنانی نیرومند در انتظار شما هستند و هنوز نیرو و سلاح لازم را برای مبارزه با آنها در اختیار ندارید؛ پس از دیوار پایین میآیید. حالا دیگر میدانید که دنبال چه چیزی هستید؛ پس چند تا Hiss را برای دریافت Upgrade ها و امتیازات، از پا در میآورید تا بتوانید سلاحهای قویتر و تخیلیتری تهیه کنید.
شاید سیستم تیراندازی بازی کنترل (Control)، آخرین چیزی باشد که فردی بخواهد درموردش صحبت کند، ولی با اینحال این سیستم تیراندازی، بهترین عملکرد شرکت Remedy تا به امروز بوده است.
دشمنان شما تا زمانی که بمیرند، از میزان سلامتی شان کم خواهد شد و جِس آنچنان ضعیف است که همواره باید در وضعیت دشمن خود اختلال ایجاد کنید، چیزی شبیه به بازی DOOM 2016. ولی در کل، تعامل سیستم تیراندازی و مبارزه و مهارتهای آکروباتیک و جنبشی، نمایشی بسیار راضی کننده را برای شما به ارمغان میآورد.
سلاح Service Weapon میتواند به دو نوع سلاحی که شما انتخاب میکنید (بین گزینه هایی چون، اسلحه کمری، شات گان، مسلسل، تک تیرانداز، و نارنجک انداز) تبدیل شود. دیگر نیاز به نگرانی درمورد مهمات نیست، درحالیکه مقدار انرژی شما توسط به عنوان « مجله ها » به نمایش درمیآید. خشاب تفنگ خود را خالی کنید تا بعد از چند ثانیه، دوباره پر شود، این چند ثانیه به شما انگیزه ای برای تغییر موقعیت، و یا استفاده از قدرت های ماورالطبیعی و آکروباتیکتان را – که آن هم دارای نوار انرژی مخصوص است – میدهد.
دقیقا مانند پینگ پنگ: شلیک کنید، از قدرت هایتان استفاده کنید، شلیک کنید، و دوباره از قدرت های ویژه خود استفاده کنید. یک سرباز را هدشات کنید، به هوا بپرید و به طبقه دوم صعود کرده و یک چاپگر صنعتی را به سمت دشمنی که سپری دردستان خود دارد، پرت کنید، بعد از سلاح کمری خود برای از بین بردن دشمنی که مدام تغییر موقعیت میدهد استفاده کنید، تکه سنگی را برای پناه گرفتن از موشکها درجلوی خود قرار داده، حال سپر خود را بیاندازید و بوسیله قدرتهای ماورالطبیعه خود، موشک را بردارید و آن را به Hiss بعدی که برسر راهتان قرار گرفته است، پرتاب کنید. این یکی دشمن به صندلی بند است و درآسمان معلق، اینطور که پیداست یکی از افراد سابقی است که از قدرت به حرکت درآوردن اشیا، بهره میبرده. با میزان سلامتی کمی که دارید، میتوانید از قدرت ذهنی خود استفاده کرده و آنها را به سمت خودتان بکشید و یا انواع وسایل را به سمتش آنها پرتاب کنید. همه چی بستگی به خودتان دارد.
زمانی که میزان انرژیتان در بالاترین حد خود قرار داشته باشد، قدرت پرواز و معلق بودن طراحی شده توسط شرکت Remedy، پا به میدان میگذارد. مکانهای موجود در خانه قدیمی، میتوانند هرطور که بخواهید شما را هنگام مبارزه یاری کنند. با هر Dash، کاغذها به پرواز در میآیند و فنجانهای قهوه میشکنند. جِس میتواند با قدرت ذهنش، هر چیزی که در محیط وجود دارد را پرتاب کند، و محیط اداری و پر از پرونده، و آزمایشگاههای زیرزمینی موجود در بازی را به آشفته بازاری بینظیر تبدیل کند. هرپسماند و خردهریزی میتواند تحت کنترل جِس باشد و مانند قمر، بدون اینکه تماسی برقرار شود، در اختیار سیاره خود یعنی جِس قرار بگیرد (انواع وسایل مانند منگنه، مداد، خودکار، اجساد، هر چیزی که فکرش با بکنید).
بازی کنترل (Control)، دقیقا یک شبیهساز فوق العاده برای خرابکاری و ریخت و پاش است. قدرت کنترل اجسام توسط ذهن جِس، حسی مانند استفاده از سلاح های ضد جاذبه در بازی Half-Life 2 را به شما القا می کند.
ولی دقیقا مانند داستان، زمانی که میخواهیم کیفیت این جست و خیز و مهارتها را بیان کنیم، چیز جالبی دستگیرمان نمیشود. یافتن آپگِرِیدها در ماموریتهای فرعی پایان بازی (بله درست حدس زدید، نمایش Credits پایان کار بازی نیست) باعث میشود تا برتری نسبتا زیادی به باسهای بازی داشته باشید که همین برتری، با اینکه جالب به نظر می رسد، اما از هیجان بازی میکاهد و دیگر آن حس و حال مبارزه را نخواهید داشت.
نیاز به ارتقا مهارتها، عملا خیلی صریح حس میشود؛ ارتقا خطی- مانند سطح سلامتی، حفظ انرژی، مقدار آسیب زنی اشیاء پرتابی، تعداد دشمنانی که به طور همزمان میتوانید به کنترل خودتان درآورید، و بسیاری دیگر. با اینکه خود مبارزه بسیار مبتکرانه و جالب طراحی شده، اما شاهد چنین خلاقیتی در طراحی Skill Tree نیستیم. درذواقع آپگرِدهای موجود، تنها همان کاری که انجام میدادهاید را موثرتر میسازند. شاید عالی به نظر برسد، اما چیز جدیدی رخ نمی دهد.
بسیاری از بازیکنان، هنوز به دنبال کشف رازهای جدید – مانند چیزهایی که جا گذاشته اند، آیتمهایی که با استفاده از آنان میتوان حقههای جدیدی به کار برد، باسهای مخفی، مناطق مخفی – هستند و حتی شاید بدون دلیل خاصی، میخواهند دوباره این بازی را تجربه کنند. مبارزات بازی در ابتدا خیلی کند پیش میرود، و همچنین داستان بیش از حد پیچیده بازی چیز زیادی برای گفتن نخواهد داشت. اما این بازی، ترکیب زیبایی از عجایب، هیولاها، و فیزیکی وحشی است که تجربه آن، شبیه هیچ عنوان دیگری که در سالهای اخیر پا به میدان گذاشته، نخواهد بود.
شما می توانید از فروشگاه محصولات اورجینال آرسان گیم سی دی کی بازی Control را تهیه کنید.
منبع: آرسان گیم