نقد و بررسی بازی Diablo 3
در این مطلب به نقد و بررسی بازی Diablo 3 میپردازیم:
در همین ابتدا بگویم که بازیِ Diablo 3 فقط در حالت آنلاین قابل اجراست. میتوانید آن را به صورت تیمی یا تک نفره انجام دهید ولی هیچ کدام از این حالات وقتی سرورهای بلیزارد کند یا بخاطر در دست تعمیر بودنشان، در دسترس نباشند جالب نیستند. در 6 روزی که برای نوشتن نقد و بررسی بازی Diablo 3 مشغولِ انجامش بودم، 2 بار از سرور بازی قطع شدم و 5 بار هم بخاطر تأخیر سرور نتوانستم بازی کنم که در تمام این موارد اینترنت شخصی ام به خوبی کار میکرد، پس میتوان به این پی برد که مشکل از سرورهای بلیزارد بوده. بعضی وقت ها قطعی سرور ها ساعت ها طول میکشید.
مایه ی تأسف است، دلایل زیادی برای اجبار آنلاین بازی کردن یک بازی چند نفره وجود دارند ولی هیچکدام شامل حالت تک نفره که نیازی به اینترنت ندارد نمیشود! پس اگر اتصال اینترنتی قابل اعتماد ندارید، سمت خرید بازی Diablo 3 نروید، و وقت خودتان را با خواندن بقیه ی این نقد و بررسی تلف نکنید.
برای بقیه ی بازیکنان هم باید بگویم که قیمت 60 دلاری ای که برای آن میپردازید، بازی را برای همیشه برای شما آزاد نمیکند! یک بازی خیلی باید عالی باشد تا با وجود تمام این انتقادات ارزش خریداری داشته باشد.
سیستم پرورش شخصیت:
بازی های Diablo سبک شخصیت پردازی ساده شده ای دارند، اینطور که شما روی یک دشمن کلیک میکنید و شخصیتتان با ضربه ای راضی کننده به خدمتش میرسد. اگر از من بپرسید چه چیز باعث جذابیت بازی ای با چنین سیستم مبارزه پر تکراری میشود، در پاسخ باید بگویم انتخاب های به شدت سخت و غیر قابل برگشت وقتی که شخصیت خود را به اندازه کافی تقویت کردید و هیجان بدست آوردن یک آیتم نایاب.
در بازی Diablo 3 هر دوی این موارد حذف شده اند.
در این بازی هیچ انتخاب غیر قابل برگشتی برای انتخاب قابلیت ها وجود ندارد. هربار که به Level بعدی میروید، برای شما دسترسی به یک قابلیت جدید باز میشود، هر قابلیتی که انتخاب کنید را هم میتوانید در مکان های مشخص که به تدریج زیاد میشوند قرار دهید.در نهایت میتوانید 6 قابلیت متفاوت را در آنِ واحد در اختیار داشته باشید، و در بین مبارزات میتوانید هرکدام از این 6 قابلیت را با هرکدام از 20 قابلیت کلی دیگر جایگزین کنید. با این سیستم، به طور مثال، هر جادوگر با Level 30 با هر جادوگر دیگر در Level 30 برابر است، تنها تفاوتشان در قابلیت های انتخاب شده شان میباشد.
مدتی طول میکشد تا بتوانید با ترکیب قابلیت ها به قدرتی جالب برسید، مخصوصاً وقتی ندانید قابلیتی برای دور زدن محدودیت هایی که که جلو ترکیبشان را میگیرد وجود دارد. ولی وقتی به این قضیه پی بردید بازی واقعاً جالب میشود.
با هربار Level up شدن دسترسی شما به یک یا چند قابلیت جدید باز میشود و هرکدام از این قابلیت ها میتواند پایه ی یک ترکیب جدید باشد. دستکاری این قابلیت ها و یادگرفتن اینکه چطور با دیگر قابلیت ها ترکیب میشوند، یا بهترین ترکیب چیست، اصل بازی را تشکیل میدهد. یک قابلیت ساده که به آن توجهی نکرده اید میتواند پایه ی یک ترکیب عالی با دیگر قابلیت های بلااستفاده ی شما باشد، ترکیبی که به نوع خود کاربردی هم میتواند باشد. و یک قابلیت پرقدرت معمولاً وقتی با دیگری که ساعتهاست از آن استفاده میکردید ترکیب شود، به سبک جدیدی از بازی ختم خواهد شد.
به عنوان یک جادوگر، من دوست داشتم از قابلیت هایی که تعداد زیادی دشمن را تحت تأثیر قرار میداد استفاده کنم. تا وقتی که به Disintegrate دست یافتم، قابلیتی مرگبار که صف دشمنان را از هم میشکافد، با انتخاب این قابلیت توانستم چندتا از دیگر توانایی ها را برای فرار بگذارم، پس teleportation، invulnerability و زره یخی را انتخاب کردم. اینکه ببینید چینش قابلیت های شما جواب میدهد حس جالبیست، انگار که چیزی جدید اختراع کرده باشید.
قسمت اصلیِ پیچیدگی این سیستم حروف جادویی یا همان Runeها هستند که مثل قابلیت های دیگر در قسمتی از بازی قابل دسترسی میشوند. این جادوها قابلیت دستکاری توانایی ای که در حال حاضر دارید را به شما میدهند. مثلا من میتوانم قابلیت Disintegrate را به شکلی دستکاری کنم که در آنِ واحد از هر 2 دستم شلیک شود، که باعث میشود مساحت بیشتری را تحت تأثیر بگذارد، یا همان مساحت کمتر را بپذیرم ولی با استفاده از حروف جادویی حلقه ی آتشی دور خودم ایجاد کنم تا دشمنان وقتی در حال شلیک Disintegrate هستم نتوانند به من آسیب برسانند. هر 2 به طرز جالبی قدرتمند هستند و من با آزمایششان همراه بقیه توانایی ها سرگرم میشوم.
در نقطه ای از بازی به جایی میرسید که کاراکتر شما با کاراکتر من فقط در یک مورد تفاوت خواهد داشت: خود شما.ترکیب کلمات جادویی و توانایی ها که بر اساس آزمایش های بی پایان به آن دست یافته اید به شکلی نشان دهنده ی شخصیت شماست، و این جدا شدن از کاراکتر و بازی را برای شما سخت خواهد کرد.
انواع کلاس کاراکترها در بازی Diablo 3:
بازی Diablo 3 آزمایشگاهی جذاب برای بدست آوردن انواع ترکیب هاست.همانطور که گفتم سیستم مبارزه ی بازی به این صورت است که شما بر روی یک دشمن کلیک میکند و کاراکترتان به خدمتش میرسد. خب حالا بگذارید بگویم بقیه ی بازیهای این ژانر هیچکدام به این اندازه تنوع ضربه ندارند چون هرکدام از کلاس های بازی سبک بازی، صداگذاری و انیمیشن خاص خود را دارد.
مثلاً تمام ضربات Barbarian اثر فیزیکی دارند:
برای وارد کردن ضربات انرژی زیادی میگذارد و وقتی که به موفق به وارد آوردن ضربه شود زمین زیر فشار حرکتش میلرزد. وقتی این ضربات را باهم ترکیب کنید دشمنان فقط بر زمین نمی افتند،تکه پاره میشوند و تکه های بدن و خونشان را گوشه کنار صفحه میتوان دید.
جادوگر بیشتر شبیه یک انفجار الکتریسیته است:
هر اشاره اش حس نیرویی آماده ی انفجار دارد، انفجاری که دشمنان را شکسته و پاره پاره باقی میگذارد.
شکارچی شیاطین یک آکروباتیست تاکتیکی است:
میدان نبرد را به شکلی که میخواهد تغییر میدهد و هرکسی که در آن گیر افتاده باشد را گیج میکند، تا بعد آنها را با آتشش قصابی کند.
راهب هم که موشکی انسانیست:
دشمنان وقتی میتوانند او را ببینند که با ضربه ای مشتش را در بدنشان فرو برده، در میان بارانی از خون بین دشمنان میچرخد و چیزی باقی نمیگذارد.
ساحر هم که با آن خفاشهایش جای گفتن ندارد!
جلوه های صوتی و تصویری بازی:
خب میرسیم به قسمت جذاب نقد و بررسی بازی Diablo 3 یعنی جلوه های بصری و گرافیک بازی. باید بگویم همانقدر که برای صداگذاری حرکات انرژی صرف شده برای تصاویر هم زحمت کشیده اند: صدای هر حرکت کاراکتر نوید حمله ای قوی و هیجان انگیز میدهد. صداها حتی با Runeها هم تغییر میکنند تا تغییری که برای آن قابلیت در نظر گرفته اید هم با صدا و هم با تصویر حس شود.
تمام اینها بیشتر حس میشود، تا اینکه زیباییِ بیشتر به ارمغان آورد. در بازی Diablo 3 توانایی ها بیشتر اختصاصی هستند، در بعضی موارد غیر قابل استفاده و در بقیه موارد ویران کننده. چهار یا پنج تا از آنها را با ترتیب مشخص روی دشمنان مشخص پیاده کنید، نتیجه آن نابود کننده تر از هر بازیِ دیگری خواهد بود. یک ارتش تکه تکه میشود، خون هوا را پر میکند، زمین زیر پا میلرزد. وقتی چنین نتیجه ای را با چیدن تواناییهای خودتان چیده اید حس متفاوتی دارد.
جالب اینکه برای انجام چنین کارهای وحشتناکی حتی لازم نیست از سلاح خود استفاده کنید. گویا بیلزارد آنقدر وقت صرف ساخت این طوفان های نابودی کرده که وقتی برای اینکه وسیله ی در دست کاراکتر شما نداشته. 3 تا از کاراکترهای بازی هیچوقت از اسلحه ی خود استفاده نمیکنند ـ سلاح برای آنها فقط بخاطر افزایش قدرتشان ارزشمند است. وگرنه برای یک جادوگر، یک کمان همانقدر مفید است که یک چوب جادو.
وضع در مورد بقیه آیتم ها هم همینطور است. در طول بازی به تدریج آیتم های بهتری پیدا میکنید، که حالتی اعتیاد آور دارد، ولی آن هیجان پیدا کردن چیزی که به سختی بتوان به آن دست یافت تقریباً از بین رفته. تفاوت زیادی در تاثیر و یا شکل چیزی که پیدا میکنید وجود ندارد، بعضی از آیتم ها هم دارای خصوصیتی کاملا بی تأثیر هستند. مثلا لباسی با 93 قدرت فیزیکی برای راهب، هیچ کمکی به او نمیکند، چرا که قدرت فیزیکی محل تمرکز این کلاس نیست!
تنها جایی که آیتم های جالب پیدا کردم در Auction House بود، که آن هم به نظر میرسد فقط برای از بین بردن هیجان پیدا کردن آیتم ساخته شده. با چنین تعداد بازیکن بالایی مسلماً ساعتها قبل کسی اسلحه ها و لباس هایی که برای کلاس شما مناسب است را پیدا کرده و در Auction House به حراج گذاشته. در هر زمان از بازی با مقداری پول کاراکترتان میتوانید آیتمی 10 برابر بهتر آنچه که ممکن است پیدا کنید را بخرید. که البته بخاطر تعداد زیاد بازیکنان قیمت های این حراج هم پایین است، پس هرچه بخواهید به راحتی قابل دسترسی است.
بلیزارد قصد دارد به زودی قابلیت خرید و فروش آیتم با پول دنیای واقعی را در بازی ایجاد کند، این مرا زیاد نگران نمیکند چون دیگر چیزی از سیستم پیدا کردن آیتم باقی نمانده که بخواهم نگرانش باشم. البته هنوز خیلی چیزها هستند که میتوانند جایگزین این سیستم شوند.
داستان عمیق و نقشه ی عظیم بازی Diablo 3:
جدای از این سیستم شخصیت پردازی، در بازی حسی خوشایند شبیه به جایزه گرفتن وجود دارد. همانطور که در داستان پیشروی میکنید، بازی در ازای وقتی که میگذارید، برای شما دسترسی به مکان های بعدی را باز میکند. بازی 4 بخش دارد که هر بخش نقشه ی خاص خود را دارد، و هر نقشه زیبا، بزرگ و پر از جزئیات خاص خود است.
وجود حالت خاص بلیزارد باعث میشود احساس کنید که در حال راه رفتن در یک ایده ی پیش ساخت هستید، البته به بهترین شکل ممکن.هر منطقه رنگ پس زمینه ی خود را دارد: دست های پاییزی، شن های طلایی رنگ، دخمه هی غرق در آتش، و مناطق دیگر که بهتر است لو ندهم.
هر وقت که به یک نقشه ی جدید وارد میشوید، منظره ی افق و عمق آن تکان دهنده است،اول یک منظره زیبا به نظر میاید، ولی بیشتر که دقت کنید شهرها و دورنمای خشونت را که به شما میفهماند جدای از سیر داستانی شما، ماجراهای دیگری هم در حای شکل گیری هستند، میبینید. برای کسی که به جزئیات دقت دارد بسیار زیباست، ضمن اینکه این جزئیات عمیق به کل داستان معنی و مفهوم دیگری میدهند، چیزی که این سری تا به حال از آن محروم بوده.
به این عمق صحناتی که با آنها مواجه میشوید را هم باید اضافه کرد. یک جنازه ی مشکوک، نوشته ی سنگ قبری مرموز، سنگ قبری تنها وسط بیابان، یا یک کشتی به گل نشسته که دنبال کردن هرکدام از اینها به ماجرایی منتهی میشود: داستانی جداگانه که معمولاً به قتل عام تعداد زیادی موجودات مختلف ختم میشود.
دشمنان منحصر به فرد و سرگرم کننده ی بازی:
در طول انجام نقد و بررسی بازی Diablo 3 متوجه شدم که این بازی هیچوقت از نظر تعداد دشمنان با ظاهر منزجر کننده کم نمی آورد.
حتی تنوع این دشمنان خیره کننده است. هر فصل بازی، و بعضی مواقع هر منطقه ی نقشه، زیر نظر موجوداتی که تا به حال ندیده اید اداره میشود، که همه وحشتناک هستند و مبارزه با آنها سرگرم کننده است.ساختن یک هیولای جهنمی سخت نیست ولی اینکه بازی Diablo 3 اینقدر راه های مختلف برای مدل های متفاوت در خود دارد، شگفت انگیز است.
هرچقدر هم که زمخت و سخت جان باشند، پیروزی بر آن ها لذت بخش است. بعضی هایشان حتی حقه هایی هم بلدند. لاشخورهای عظیم دور از دسترس پرواز میکنند و هروقت مشغول مبارزه با دیگری هستید به شما حمله میکنند. زنبورهای غول آسا رودی از بچه های خودشان را به سمتتان پرت میکنند، که کند ولی غیر قابل مقابله هستند، و شما را مجبور به جاخالی دادن میکنند. غول های بازی میتوانند هرجا که دلشان بخواهد دیواری بذارند، گاهی وقت ها طوری اینکار را میکنند که شما و هم تیمیتان بین دیوار ها گیر میکنید. حتی اگر این غول ها مینی باس یا نوچه های یک غول بزرگتر باشند قابلیت ها و ظاهرشان تفاوت میکند.
اما چیزی که آنها را واقعاً خارق العاده، و بهترین کاندید برای مبارزه با کاراکتر بیش از اندازه پرقدرت شما میکند، اندازه شان است.بعضی از آنها آنقدر بزرگ هستند که چند لحظه باید وقت بگذارید تا باورتان بشود که میتوانید به آنها حمله کنید، و بعضی دیگر با تعداد زیادشان که صفحه را میپوشاند شما را خیره میکنند. له کردنشان و رد شدن از دشتی پر از تکه های گوشت و پوست آنها، به طرز وحشیانه ای حسی قهرمانانه دارد.
حتی مبارزه با باس ها هم سرگرم کننده است، بر خلاف رقبا که این مبارزات به شدت سخت و خسته کننده هستند، اینجا هر باس به شکلی منحصر به فرد سخت است. برای شکست دادنشان نباید در حالی که سعی میکنید جلوشان دوام بیاورید بهشان ضربه بزنید، بلکه باید با ظرافت از بین ضربات مهلکشان فرار کنید.
این مبارزات بخصوص بهتر است چند نفره و با یک تیم انجام شوند، که در این مورد باید بگویم حالت تیمی هم بی نقص است: کافیست یک کلیک کنید تا با کسی که در حال بازی است در یک تیم قرار بگیرید، و یک کلیک دیگر تا در میانه ی مبارزه به مکان آنها منتقل شوید. حتی میتوانید در صورت سقوط هریک از افراد تیم به کمکش بشتابید.
ولی در مراحل طولانی تر، حالت چند نفره ناکارامد به نظر می آید.در بازی Diablo 3 تاکید زیادی روی بخش داستانی شده، ولی تقریباً هیچ ایده ای برای اینکه بتوان چند نفره در بازی پیش رفت وجود ندارد. اگر یکی از بازیکنان تیم داستانی که در حال تعریف است را رد کند برای تمام تیم رد شده و هیچ راه برگشتی هم نیست، حتی برای کلیپ های میان بازی هم همینطور، ضمن اینکه هیچ رآی گیری برای توافق بر سر رد کردن داستان یا نکردن آن هم وجود ندارد، حتی هم راه مکالمه صوتی ای هم ندارید. به خاطر همین حالت چند نفره بازی مقدار زیادی گیج کننده است تا کمک کننده.
سخن آخر
در پایان نقد و بررسی بازی Diablo 3 باید اعتراف کنم که به نظرم این بازی به شکلی افسانه ای عالی است و به محض شروع، سرگرم کننده. ولی از محدودیت های خود ضربه خورده.
این ضعف ها باعث نمیشوند به آن نمره ی صفر بدهم زیرا آنقدرها به چشم نمیایند، ولی این به چشم نیامدن باعث نمیشود آنها را به کل فراموش کنم و به بازی نمره ی کامل بدهم. این اشکالات فقط از هیجانم برای بازی دوباره ی آن میکاهند.
اگر از من بپرسید که آیا باید این بازی را بخرید یا نه، به عنوان یک دوست ابتدا از مشکل اینترنت با شما خواهم گفت، بعد کمی از بلیزارد بخاطر قابلیت ضعیف چند نفره ی ضعیف بازی خواهم نالید، و بعد خواهم گفت: حتماً این کار را بکنید
شما می توانید در صورت تمایل از فروشگاه آرسان گیم، سی دی کی بازی Diablo 3 را خریداری کنید. یادآور میشود که این بازی در ریجن های مختلف برای پلتفرم Battle.net در فروشگاه آرسان گیم موجود است.
منبع : آرسان گیم