بررسی بازی Far Cry 5
در این قسمت از بلاگ آرسان گیم میخواهیم به بررسی بازی Far Cry 5 بپردازیم.
من از تندروهای بازی Far Cry 5 بخاطر اینکه پیروانشان را شستشوی مغزی میکنند، اسلحه جمع کرده اند، تمام املاک را خریده اند، با نیروهای اعمال قانون هم دست شده اند، در رودخانه ها مواد سمی میریزند و یک حزب سیاسی تندرو تشکیل داده اند، متنفر نیستم.
حالا هرچی، تندروها تند میروند. از آنها متنفرم چون حس بازی جهان آزاد Ubisoft که بعد از Far Cry 2 اینقدر خوب نبوده را بهم میزنند.
من به بازی Far Cry 5 آمده ام تا شلیک کنم، ماهی بگیرم، دور نقشه رانندگی کنم، هرچیزی دستم رسید را بترکانم و یک شیر کوهی را به عنوان حیوان خانگی رام کنم. بخاطر این چیزها هم خیلی از زمانی که برای بررسی بازی Far Cry 5 گذاشتم راضی هستم. چه جای خوبی برای شاد بودن و دنبال دست خرس گشتن، آنهم بین تمام این افراد دیگر که دارند دقیقا همین کارها را انجام دهند. ولی بعد بیهوشم کرده و من را به داخل یک انیمیشین مسخره میکشند.
شروع بررسی بازی Far Cry 5
بعضی ها دوست دارند بازی های جهان بازی را انجام دهند که برایشان تجربه ای به روانی یک بستنی خلق کند، به اندازه ی یک نوشابه شیرین باشد، و مثل دست پخت مادرشان آشنا. اینجور آدم ها دنبال بازی های جهان بازی هستند که بیشتر باز باشد تا جهان. انتهای سطوح شبیدار اینجور بازی ها به یک سری میله محافظ ختم میشود، از روی میله ها که بپرند به یک اسکله میرسند که درش به یک شهربازی باز میشود، آنجا هم چیزی جز تاب و الاکلنگ پیدا نمیکنید.
آنها به اینجور بازی ها کشیده میشوند چون میخواهند خوش بگذرانند. بیکار ماندن سرگرم کننده نیست. داستان های افتضاح سرگرم کننده نیستند. انیمیشن ها معمولی و مسخره آن هم درباره ی کاراکترهایی که برایشان ارزشی قائل نیستید هم سرگرم کننده نیستند. اینها را میفهمم، ولی چیزی که سرگرم کننده است اکشن بازی میباشد، این عنصر هیچوقت خسته کننده نیست. وقتی چنین مجموعه ای به خوبی ساخته شود، شما بازی ای مثل Saints Row خواهید داشت.
در طول بررسی بازی Far Cry 5 متوجه شدم که این عنوان در بیشتر مواقع چنین بازی ای است. هرج و مرجی که در این جاده های ساحلی هست واقعا عالیست. اکشن بازی هم میتواند به هر میزان که بخواهید زیاد یا کم باشد. آخر پروازتان با لباس بالدار سقوط آزاد به یک تعقیب و گریز با ماشین ختم میشود که در انتهای آن یک ساختمان را آزاد میکنید که در آن دری به یک گنجینه وجود دارد، که در بین مراحل به شما اجازه میدهد یک همراه جدید و مرحله ای برای باز کردن خودرویی سنگین که روی گلگیرهایش تیربار نصب شده را بدست بیاورید.
دنیایی تازه
هلیکوپترها از آسمان سقوط میکنند. خرس های عصبانی از بین درختان جنگل بیرون میپرند. ناگهان عده ای اوباش به وسط نقشه میریزند تا به یکی از جناح های مبارزه کمک کنند. اوه، مراقب باشید یک نفر با خودش موشک انداز آورده. اگر Ubisoft در یک چیز خوب باشد، آن چیز پر کردن دنیای بازی هایش با کارهایی برای انجام دادن، اتفاقاتی که میافتند، آنهم با منظره ای بینظیر به عنوان پس زمینه ی بازی است.
ولی بعد من ناگهان تیرمیخورم، که این هم روش Ubisoft برای دلیل آوردن برای وقفه های بین ماموریت هاست. یک تک تیر انداز از ناکجا آباد با یک تیر سمی مرا هدف گرفته – خوشبختانه درست بعد از اینکه مرحله را انجام دادم – و قرار است به وسط یکی از آن انیمیشن های “اوه نه یک روانی دیگه” که Ubisoft دیگر در خواب هم میتواند بسازد پرت شوم.
یک آدم بد روانی در حالی صحبت هایش را در دوربین میگوید که دارد یک نفر را که گویا قرار است برایم مهم باشد شکنجه میکند. که البته اصلا برایم مهم نیست، همانقدر که برایم کاراکترهایی که در جهان بازی وجود دارند مهم هستند برای او هم اهمیت قائلم. ولی حالا مجبورم بجنگم، آنهم تنها، آنهم در یک سری تونل.
یا باید یک مرحله ی زمانی را رد کنم. یااینکه باید دعا کنم که بسته های کمک های اولیه ام در این مرحله ی تیربار روی ریل قطار کافی باشند. یا باید در یک محیط خیالی – که در بازی ای خیالی وجود دارد – به جلو حرکت کنم … و دکمه ی دویدن هم از کار افتاده. داشتم کلی خوش میگذراندم، ولی حالا مجبور صبر کنم تا این انیمیشن احمقانه تمام شود.
اهمیت شخصیتها
یک نکته درباره ی این تلاش های مسخره برای مجبور کردن بازیکن به نفرت از یک کاراکتر بگویم: خوب کار میکند.
بگذارید به عنوان کسی که بررسی بازی Far Cry 5 را انجام داده بگویم، من واقعا از این افراد تندرو خوشم نمیآید. نه به شکلی که از Darth Vader، Joker، Hans Gruber، یا بقیه ی نقش های منفی که همه عاشق متنفر بودن ازشان هستند. این تندروها چیزی شبیه چوب لای چرخ هستند…چقدرهم زیادند.
واقعا دلم میخواهد از این بازی بیرونشان کنم. حسم به آنها خیلی منفی است، و این چیزی است که درباره ی 99% افرادی که در بازی های کامپیوتری میکشم نمیتوانم بگویم. وقتی به داخل یک انیمیشن برای قتل یکی از نقش منفی های بازی Assassin’s Creed کشیده میشدم، Ubisoft فکر میکرد حتما اهمیتی به او و این انیمیشن میدهم.
انگار که اعترافات یک ایتالیایی در حال مرگ در قرن 16 میلادی باید برایم مهم باشد. ولی این تندروهای لعنتی؟ بعد از هر باس بازی تعداد کمتری از آنها به طرفم گلوله ی سمی شلیک میکنند. بعد از هر مبارزه یکی از این لعنتی ها از بازی کم میشود و من هم میروم تا مردم بیگناه این دنیا را از دستشان آزاد کنم.
چیزی مشابه در بازی فراموش شده ی Dambuters به نام Homefront: The Revolution هم وجود داشت. بازی ای درباره ی آزاد کردن قسمتی از آمریکا، آن هم به شکل تکه تکه. ولی دنیای آن بازی یک برداشت نه چندان جذاب از فیلادلفیا بود. ضمنا، من به اینکه نقش منفی های آن بازی سربازان کره ی شمالی بودند هیچ اهمیتی نمیدادم.
بررسی بازی Far Cry 5: تو کی هستی؟
آرام نشستن جلوی چنین تغییر ماجرایی واقعا سخت است. آنهم وقتی جایی که عاشقش هستید به دست دیوانه های قاتلی که قانون را میشکنند و زمین و زمان را به آتش میکشند افتاده، همین هم باعث شده همه ضد آنها متحد شوند.
من، یک دختر مو مشکی، یک خلبان هلیکوپتر، یک تک تیر انداز پیر، پسر یک سیاستمدار راست گرای احمق، یک قاچاقچی با همسر و فرزندش، آن سه نفری که به تازگی پیدا کرده ام، یک آشپز کم حرف، یک دانشمند روانی، یک عاشق آدم فضایی، یک کارگردان، مردم کنار جاده، صاحبان متل ها و هتل ها و لوازم ماهیگیری و خانه هایی که به تازگی آزادشان کرده ام، حتی حیوان دست آموزم. معنای واقعی یک ترکیب توانا، مصمم، متنوع و البته عجیب.
با بررسی بازی Far Cry 5 متوجه شدم که این عنوان تماما درباره ی همینجور آدمهای متفاوتی است که چون جایی که عاشقش بوده اند از آنها گرفته شده، دور هم آمده اند. و حالا وقتش رسیده که چیزی که مال آنها بوده را پس بگیرند.
منظورم این نیست که موفقیت این چیدمان عمدی بوده، شاید اینکه فرمول این بازی کار میکند فقط تصادفی است. Ubisoft هیچوقت کمپانی ای نبوده که دنبال حاشیه باشد، یا حتی از نظر سیاسی اشاره ای به دنیای واقعی بکند. ولی به چند دلیل فکر میکنم که آنها میدانند این بار دقیقا دارند چکار میکنند.
اولا، Ubisoft جوری رفتار میکند که انگار خودش هم میداند بخش های داستانی بازی Far Cry 5 مثل قرص های تلخ هستند. بخش های داستانی منتظر شما نمیمانند، شاید برای اینکه Ubisoft میداند که اگر به خودتان باشد هیچوقت سراغشان نخواهید رفت.
تصمیم های مهم بگیرید
مسیر شما هم مثل قبل است: قبل از پیشروی در داستان تا میتوانید نقشه را خالی از کارهایی کنید که میتوان انجام داد. اگر برای باز شدن قسمت هایی از بازی مجبور باشید به قسمت داستانی بروید…پس این دقیقا کاری است که باید انجامش دهید.
ولی بازی Far Cry 5 سنگینی گرفتن این تصمیم را از روی شانه ی شما برداشته…حالا این داستان است که سرتان خراب میشود. آن تیرهای سمی به شما میخورند، چه بخواهید و چه نخواهید. داستان جلو خواهد رفت. شما فقط بازیتان را میکنید. Ubisoft هروقت موقعش بود با آن انیمیشن های اقتضاح مزاحمتان خواهد شد.
دوما، قسمت های داستان معمولا کوتاه هستند و تاثیر چندانی هم در خود بازی ندارند. آنها اکثر مواقع همان مزاحمت های همیشگی را ایجاد میکنند، چیزهایی مثل تغییر گیم پلی، از دست رفن اسلحه هایتان، ایجاد کردن یک سری پیش نیازهای معمولی، یا اینکه نمیگذارند از جایتان تکان بخورید.
البته نه برای مدت طولانی. آنها بعد از تمام شدنشان شما را به دنیای بازی برمیگردانند و همه چیزتان را به شما پس میدهند. پس ضرری ندارند و همه چیز هم به حالت اولش برمیگردد. انگار که یک کابوس باشند، یا حتی بدتر از آن…تبلیغات تلوزیونی میان برنامه، تبلیغاتی که به شما یادآوری میکنند که کسی دنبالتان است و تیر سمی بعدی هم بلاخره به شما خواهد خورد.
سومین و احتمالا مهمترین دلیل، بعد از بررسی بازی Far Cry 5 باید بگویم که کیفیتی در این عنوان هست که در عناوین سابق ساخته شده به دست Ubisoft نیست. با وجود تمام زحمتی که میکشند، که میتوان نتیجه ی ان را در بازی های مختلفشان دید، ولی انگار Ubisoft معنی زمینه چینی را نمیداند. انها نمیدانند چطور بازی هایی که طراحی کرده اند را در دنیاهایی مناسب برای آنها قرار دهند، چه رسیده به داستان این بازی ها.
نویسندگی نه چندان جالب
نویسندگی داستان هایشان خیلی ضعیف است، انگار برای بیان چیزی زیادی تلاش میکنند و معمولا نمیتوانند داستان را به اوج برسانند، آنهم با سبکی که مختص Ubisoft است.
مثل بازی های بی روح ساخته شده توسط Electronic Arts نیست، مثل مطمئنا مثل کاری که Activision میکند هم نیست – که خودش را کنار میکشد و اجازه میدهد نویسندگان در World of Warcraft، Destiny، Skylanders، و بعضی وقتها Call of Duty هرکار میخواهند بکنند.
با وجود کمی نکته ی مثبت – مثل Evie در Assassin’s Creed: Syndicate، Blood Dragon، داستان آمریکا در Assassin’s Creed 3، و Clint Hocking در Far Cry 2 – این موضوع داستان برای آنها مشکل بزرگی شده. اگر Far Cry 5 از آن دیوانه های تندرو برای انگیزه ی داستان بازی استفاده میکرد – به جای اینکه فقط با آنها بازی را بهم بزند – شاید بازی Far Cry 5 هم مثل تمام بازی های Ubisoft دیگر میشد.
بجایش، نویسندگی این دنیا پر شده از عشق و علاقه و شوخی. وقتی که آن نویسنده های حقوقی مشغول نوشتن داستان دیوانه های تندرو بوده اند، یک سری نویسنده و انیماتور با استعداد این سمت Montana را با مردمی گرم و شاداب پر کرده اند. این قضیه بخصوص در مورد همراهانتان در بازی Far Cry 5 صحت دارد، جایی که این بازی به خوبی میدرخشد. اینها همان آدم هایی هستند که میخواهید در ماموریت ها همراهتان باشند.
بررسی بازی Far Cry 5 همراهان همیشگی
اگر یک جفتشان را باهم بیاورید برایتان کلی حرف خواهند زد. بعد هم میرسیم به حیوانات دست آموز…مجبورم نکنید درباره ی آنها بنویسم وگرنه هزار خط درباره ی یک گربه به اسم Peaches برایتان خواهم نوشت. به همان بسنده کنید که افرادی که در تیمتان هستند واقعا عالی اند. آنها طوری مرا علاقمند به خودشان کرده اند که در هیچ بازی دیگری سابقه نداشته.در واقع فقط نیمی از دنیای این بازی مناظر جذابش هستند، نیم دیگر – شاید هم بیشتر از آن – مردمانی هستند که اینجا زندگی میکنند.
وقتی بحث تعامل با دنیا باشد، بازی Far Cry 5 حس یک تصحیح خطا را دارد که بر اثر بازی Assassin’s Creed: Origins بوجود آمده. عجب دنیای فراموش نشدنی ای در این بازی فراموش شدنی هست. البته این بازی یک تصحیح خطا از اثرات Far Cry 3 هم هست – که بعد از یک پوست اندازی به نام Far Cry 4 هم شناخته میشد.
ساخت و ساز و آیتم
اقتصاد بازی های Ubisoft هم عادی تر شده. حالا دیگر لازم نیست برای حمل 2 نارنجک بیشتر چندتا سنجاب را پوست بکنم – البته این منطق احمقانه در بازی Far Cry: Primal معنی میداد. در طول بررسی بازی Far Cry 5 فهمیدم که پیشروی در این بازی فقط به انجام بازی مرتبط است.
پول و امتیازهای متفاوت همینطور که بازی میکنید دستتان میآید. حتی بعد از مدتی دیگر برایتان مهم هم نیستند. من چیزهایی که بخواهم را دارم، پس دیگر صرفا برای اینکه بتوانم شاتگان بهتری بخرم یا توانایی باز کردن سریعتر قفل را داشته باشم بازی نمیکنم. من بازی را بخاطر خودش بازی میکنم. فکرش را بکنید…آنهم در این روزگار!
بزرگترین مشکلات بازی Far Cry 5 کارهایی هستند که باید انجام دهد، ولی به دلایلی انجام نمیدهد. چرا Boomer نمیتواند روی صندلی سرنشین ماشین آمریکایی ام نشسته و با من بیاید؟ و چرا خرس نمیتواند پشت یک وانت باری بزرگ سوار شود؟ چرا نمیتوانم همراهانم را بیش از کم کردن زمان دوباره آمدنشان وقتی کشته میشوند تقویت کنم؟ – که ضمنا هیچوقت هم اتفاق نمیافتد، چون من تحمل دیدن خون ریزی آنها را ندارم.
چرا هیچوقت باران نمیبارد؟ یا شب های دنیای بازی همان روز هستند و فقط کمی تار شده اند؟ و خیلی از اسلحه ها برایم به هیچ دردی نمیخورند، شاید چون از همان ابتدا هرچیزی که خریدم از بقیه ی آن ها بهتر بوده؟ برای چی شاتگان بازی یک دوربین تک تیر انداز دارد؟ چرا نمیتوانم هربار بجای دو همراه، سه همراه با خودم داشته باشم؟ چرا در بازی آشپزی وجود ندارد؟
خورد و خوراک
بحث خورد و خوراک شد…چرا این گرگ ها لاشه ی گوزنی که تازه شکارش کرده اند را نمیخورند؟! – که البته تماشایش هم جالب بود. به چه دلیل نمیتوانم بجای این نقشه ی سه بُعدی یک نقشه ی معمولی داشته باشم؟ علت این که نوشیدن معجون هایی که درست کرده ام ساده نیست؟
به چه دلیل یک دکمه ی مستقیم برای رسیدن به اسلحه ای خاص وجود ندارد؟ چرا نمیفهمم چطور باید از این لباس بالدار سقوط آزاد استفاده کنم؟حالت Survival کی برای این بازی میآید؟ ضمنا فایده ی حالت های Arcade چیست وقتی همین الانش دارم با مهارت در حالت داستان اصلی بازی میکنم؟
هی، Ubisoft، دفعه ی بعد که برای مراحل تولیدی توسط بازیکن پشتیبانی گذاشتی لطفا داستان اصلی را انقدر خوب نساز.
پایان بررسی بازی Far Cry 5
اینکه مشکلات بازی Far Cry 5 اینها هستند، خودش کلی حرف برای گفتن دارد. یک مشت مشکل جزئی و بی اهمیت که اکثرا وقتی Adeline چیز خنده داری میگوید از یادم میروند، یا وقتی یک کامیون منفجر میشود، یا وقتی لا به لای درختان پشت سرم آتشی به پا شده و Peaches مشغول خوردن یک نفر با لباس موتور سواران است – و این موتور سوار باورش نمیشود که یک گربه ی عظیم در حال خوردن اوست. از کجا میدانم؟ خب الان خودش این را گفت.
حالا این منطقه را از طرف افراد نازنین ساکن آن پس میگیریم، و با کاشتن یک پرچم جشن شروع میشود. کمی آتش بازی، و یک موسیقی محلی. چه بازی خوبی برای سرگرم ماندن تا…مثلا 205 روز دیگر.
شما می توانید در صورت تمایل از فروشگاه آرسان گیم، سی دی کی بازی Far Cry 5 را خریداری کنید. یادآور میشود که این بازی در ریجن های مختلف برای پلتفرم استیم در فروشگاه آرسان گیم موجود است.
منبع : آرسان گیم