بررسی بازی DayZ
با بررسی بازی DayZ همراه آرسان گیم باشید تا این بازی بزرگ در سبک بقا را بیشتر و بهتر بشناسیم.
دسامبر سال 2013 است. باراک اوباما در کاخ سفید نشسته، آهنگ Wrecking Ball از Miley Cyrus در صدر جدول آهنگ های پر فروش قرار دارد، چیزهای مسخره ای مثل Harlem Shake کل اینترنت را گرفته اند و بازی ای به اسم DayZ، که یک بازی سبک Survival با محوریت زامبی ها میباشد، به صورت Early access وارد پلتفرم Steam میشود.
بازی ای که یک نیمه اش یک بازی Survival جهان باز است و نیمه ی دیگرش هم یک آزمایش اجتماعی، این بازی 64 بازیکن را در دنیایی آخرالزمانی و پر از زامبی ریخته و بعد خودش را عقب میکشد تا بازیکن ها به هر شکل دوست دارند خودشان را سرگرم کنند.
شروع یک دوران زامبی جدید با بازی DayZ
پنج سال بعد، وقتی بازی DayZ بعد از یک دوره ی Early Access طولانی بالاخره بیرون آمد، آنقدرها هم تغییر نکرده بود. البته این بدون تغییر بودن هم حس خوبی دارد، انگار که DayZ هنوز همان DayZ است، با همان کنترل های سفت و سخت، زامبی های پر از باگ و قسمی که خورده تا زنده ماندن در دنیایش را تا حد ممکن برای ما سخت کند. خیلی عجیب است که در نسخه ی نهایی شماره 1.0 هم مشکلاتی را ببینیم که از همان روز اول در نسخه ی Alpha هم وجود داشتند، ولی اگر صادق باشم باید بگویم انتظار چیز دیگری را هم نداشتم. چه خوب و چه بد، این بازی هنوز همان بازی ای است که به خاطر دارم.
اگر میخواهید دوستانتان را ملاقات کنید باید چندین مایل را با پای پیاده طی کنید. زامبی ها هنوز هم در در و دیوار گیر کرده یا اصلا متوجه حضورتان نمیشوند. معمولا باید کل یک شهر را برای پیدا کردن چیزهای با ارزش زیر و رو کنید و در نهایت هم یک کاپشن کثیف و یک درب بازکن پیدا خواهید کرد – و هیچ قوطی ای برای باز کردن هم پیدا نمیکنید.
بعضی وقت ها هم که چیز با ارزشی پیدا میکنید، احتمال اینکه توسط یک تک تیر انداز خارج از دیدتان کشته شوید خیلی بالاست. حداقل مشکل آن نردبان های مسخره حل شده، بازیکنان قدیمی بازی DayZ به خاطر دارند که وقتی از نردبان ها بالا میرفتیم بدون هیچ توضیحی تصویر جنازه ی کاراکترمان در پایین نردبان نمایش داده میشد.
دنیای زیبای فراموش شده!
اگر به نظر بازی سختی میآید برای این است که واقعا هم همینطور است. دقیقه به دقیقه ی بازی DayZ به شکلی طراحی شده که باید برای زنده ماندن بجنگید. در هر متر پیشروی به هر سمت باید با تشنگی، گرسنگی، دما و چیزهای دیگر بجنگید و نایاب بودن چیزهای ضروری برای زندگی، زنده ماندن در این دنیا را به مبارزه ای همیشگی تبدیل کرده. هیچ چیز مایوس کننده تر از این نیست که بعد از کلی پیاده روی به شهری برسید و با خانه هایی با درب های باز روبرو شوید، علامتی که حکایت از ورود کسی قبل از شما به آن شهر و خالی شدن خانه هایش دارد.
ولی این جور چیزها به آن حس ناامیدی و مالیخولیایی بازی کمک میکند تا بیشتر خودش را نشان دهد. نقشه ی بازی متعلق به منطقه ای به نام Chernarus است که به گفته ی بازی DayZ زمانی متعلق به شوروی سابق بوده و از در و دیوارش بدبختی میبارد، آنقدر که حس میکنید حتی قبل از آمدن زامبی ها هم بودن در این منطقه حس بدی داشته.
باید اعتراف کنم که اینجا چیزهای زیبایی هم وجود دارند، مخصوصا در تپه های پر از زمین کشاورزی اش، جنگل های انبوهش و شهرهای پر پیچ و خم ارواحش. واقعا یک نقشه ی عالی است که تغییری عالی برای ما بازیکنانی که از آن دنیای آخرالزمانی غربی خسته شده ایم محسوب میشود.
بازیکنان معمولا بیشتر حول شهرها و مراکز نظامی جمع میشوند – جایی که بهترین لوازم و آیتم ها را پیدا میکنید – یعنی اگر دلتان بخواهد میتوانید تقریبا بدون مزاحمت در جنگل ها گشت و گذار کنید. وقتی من مشغول بازی DayZ میشوم معمولا هیچوقت در یک نقطه نمیمانم و تمام مدت بین شهرها، نقاط مهم روی نقشه و جاهای جلب توجه کننده در حرکتم و سعی میکنم تا میتوانم هرچه پیدا میکنم را جمع کنم، ضمنا تا میتوانم از دردسر دوری میکنم.
ولی چنین استراتژی ای به معنی ساعتها پیاده روی بدون اتفاق است. در بازی DayZ وسایل نقلیه هم وجود دارند، ولی معمولا یا سوخت ندارند و یا قطعه ای کم دارند و پیدا کردن چنین چیزهایی برای یک بازیکن تنها میتواند خیلی خسته کننده باشد.
ذات جهان باز بازی DayZ به این معنی است که جمع کردن آیتم هدف اولیه و اصلی تمام بازیکنان است. پیدا کردن اسلحه، گلوله، کمک های اولیه، غذا، نوشیدنی و شاید یک کلاه خود یا چیزی مثل آن. ولی هرچه بیشتر جمع میکنید بازی استرس زا تر میشود، چون میدانید با از دست دادن تمامشان فقط به اندازه ی یک گلوله که یک بازیکن طماع یا مزاحم به طرفتان شلیک کرده باشد فاصله دارید.
البته من از این مکانیک خوشم میآید، چون با این طرز کار سازندگان بازی به مرگ معنی خاصی میدهند. وقتی کشته میشوید بازی بدون هیچ تشریفات خاصی شما را در نقطه ای از نقشه میاندازد و تمام آیتم هایتان را هم از شما میگیرد، دانستن چنین چیزی میتواند انتخاب هایتان را – مخصوصا با توجه به حقیقت وجود بازیکنان دیگر در کنارتان – تبدیل به انتخاب های پر خطر کند.
ایجاد حس بقا
اما هیجان اصلی بازی DayZ و دلیل اصلی ای که من هم نسخه ی اصلی و هم نسخه ی دستکاری شده را برای صدها ساعت بازی کردم، حسی است که وقتی با بازیکن دیگری برخورد میکنید به شما دست میدهد. حتی الان هم که درباره اش حرف میزنم تپش قلب گرفته ام، در نقشه ی وحشی بازی DayZ گشت میزنید و ناگهان متوجه حضور یک بازیکن دیگر در اطرافتان میشوید.
بعضی وقت ها، و البته خیلی به ندرت، برایتان دست تکان میدهند و شما را دعوت به گپی دوستانه و خوردن کنسرو میکنند، یا شما را از وجود یک گروه دزد ( کلمه ای که در بازی DayZ به بازیکنانی که افراد دیگر را به قصد آیتم هایشان میکشند اطلاق میشود) در شهر بعدی مطلع میکنند.
ولی بیشتر مواقع و به احتمال زیاد وقتی با بازیکن دیگری برخورد دارید باید منتظر این باشید که به شما شلیک شود، که البته دلایل زیادی هم برایش وجود دارد. شاید از کشتن بازیکنان دیگر لذت ببرند، یا شاید آیتم های شما را بخواهند، یا اینکه ذات بازی DayZ و بازیکنانش آنها را به افرادی وحشتناک تبدیل کرده باشد – اتفاقی که برای من افتاد.
من بازیکنی مهربان بودم، برای مردم دست تکان میدادم و سلام میکردم. به آنها راه و چاه را نشان میدادم و اگر کمک لازم داشتند دریغ نمیکردم. ولی بعد از چندین مورد که بازیکنان دیگر تظاهر به مهربان و دوستانه بودن کردند و بعد از پشت به من خنجر زدند ( منظورم به معنای واقعی است)، یا مرا به یک تله کشاندند، تا سر حد دیوانگی از بازیکنان دیگر میترسم.
البته چنین چیزی عالی است. ایجاد این حس دقیقا همان چیزی است که بازی DayZ را تبدیل به چنین بازی جذابی کرده – حداقل از نظر من که بازی ای جذاب تر از PlayerUnknown’s Battleground است. در بازی هایی مثل PUBG نهایت تعامل شما با بازیکنان دیگر محدود به شلیک کردن به آنهاست. ولی در بازی DayZ تعامل با هر بازیکن دیگر میتواند شروع یک داستان باشد. حتی اگر آیتم هایتان دزدیده شود، دستتان را ببندند یا مسخره تان کنند، داستانی خواهد بود که به یاد خواهید سپرد. البته مطمئن شوید که برای تجربه ی DayZ یک میکروفون هم دارید. جواب سلام ندادن به افراد دیگر یا اطاعت امرشان را نکردن وقتی با تفنگشان شما را هدف گرفته اند نتیجه ای جز کشته شدن ندارد.
تا اینجا از زامبی های بازی DayZ چیزی نگفته ام چون در حقیقت کم هیجان ترین بخش بازی هستند که صد البته در بازی ای که درباره ی دنیای آخرالزمانی پر از زامبی است نکته ی عجیبی محسوب میشود. وقتی در موانع موجود در محیط گیر نکرده باشند، این زامبی ها مثل احمق ها به سمتتان میدوند و بعضی وقت ها غیب و ظاهر میشوند، انگار که اتصال اینترنتتان برای نشان دادنشان کم بیاورد. وقتی هم که نوبت به شلیک کردن بهشان یا با چیزی کوبیدن در سرشان شود هیچ حس تداخل فیزیکی ای را منتقل نمیکنند.
مبارزه با یک زامبی در بازی DayZ حس مشت زدن به یک هولوگرام دارد. سیستم مبارزات واقعا ساده است و هیچ حس راضی کننده بودن یا چالش برانگیز بودنی ندارد. البته الان وضعیت این زامبی ها نسبت به نسخه های ابتدایی خیلی بهتر است، ولی باز هم … در نتیجه زامبی ها بجای اینکه عناصری از بازی باشند که باعث ترستان میشوند، تبدیل به مگس های مزاحم شده اند. در نسخه های دستکاری شده یک مدت زامبی ها اصلا کار نمیکردند و من از آن دوره خیلی لذت بردم چون دیگر هیچ چیز مانع قسمت اصلی بازی نبود و به راحتی میتوانستید با بازیکنان دیگر تعامل داشته باشید.
یک دنیای واقعی
بررسی نوشتن برای بازی DayZ خیلی سخت است، چون در بیشتر مواقع بازی ای خسته کننده است. بعضی وقت ها برای مدت های طولانی هیچ اتفاقی نمیافتد و باید مسیر طولانی ای را پیاده بروید و از تپه های به ظاهر بی پایان رد شوید، هیچ چیزی در شهرها پیدا نمیکنید، با هیچکس برخورد ندارید. ولی چیزی که باعث میشود ادامه دهید این است که میدانید احتمالش هست که پشت پیچ بعدی اتفاقی هیجان انگیز در انتظارتان باشد.
تبادیل آتش با گروه دیگری از بازیکنان در شهر خرابه ی بعدی، مقابله ی از نزدیک با رقیبی که برایتان رجز خوانی میکرده، یا برخورد با کسی که شما را ندیده که به معنی این است که میتوانید مخفیانه به او نزدیک شوید، با یک تبر او را بکشید و آن کت زیبایی که تنش کرده را بدزدید. قضاوتم نکنید، اینجا کمی از جنگل ندارد.
این لحظات هیجانی معدود هستند، ولی وقتی بحث هیجان در این صحنات باشد کمتر بازی ای در این زمینه به پای بازی DayZ میرسد. و مثل EVE Online اینجا هم این حقیقت که هرچیز دیگری جز زامبی ها بازیکنان واقعی هستند باعث شده حس بازی عالی باشد. اگر توسط گروهی دزد سرتان کلاه گذاشته شد و دارد و ندارتان به سرقت رفت، چنین اتفاقی چیزی نبوده که سازندگان بازی برنامه ریزی اش کرده باشند، این اتفاق در مغز یک بازیکن، یک انسان واقعی با اختیارات کامل، شکل گرفته و دقیقا همین چیزها باعث متفاوت بودن تجربه ی بازی DayZ شده. در این برخوردها، وقتی کیفتان پر از آیتم است و دوستتان در حال خونریزی گوشه ای افتاده، دو بازیکن از جایی خارج از دیدتان منتظرند شما برای کمک به دوستتان از مخفی گاه بیرون بیایید تا شروع به شلیک کنند، میدانید که با انسان ها برخورد دارید و نه با هوش مصنوعی ای که بتوانید به راحتی سرش کلاه بگذارید.
سخن آخر برای بازی DayZ
ولی بعد باید دوباره به همان چرخه ی پرسه زدن در نقشه و گشتن به دنبال آیتم، ناموفق بودن، کشته شدن و شروع دوباره برگردید…دوباره و دوباره. بازی DayZ وقتی جذاب میشود که جاپایتان محکم شده باشد، یعنی آنقدر آیتم و لوازم پیدا کنید که بتوانید از خودتان دفاع کرده و زنده بمانید. ولی رسیدن به این نقطه بعضی وقت ها واقعا زجرآور است و درست به همین دلیل خیلی ها این بازی را ترک میکنند. بازی DayZ بازی ای است که برای بدست آوردن هر چیزی باید به سختی کار کنید و حتی در آن صورت هم ممکن است هر لحظه از دستش بدهید. یک اشتباه احمقانه یا یک بازیکن که تصمیم گرفته بی هیچ دلیلی به شما شلیک کند برای این امر کافیست.
ولی اگر در آن زیاده روی نکنید، بازی DayZ میتواند یکی از بهترین بازی های چند نفره ی PC باشد. ولی بیشتر وقتها این بازی چیزی بیشتر از مجموعه ای از پیاده روی های طولانی و خسته کننده، زامبی های پر از باگ هوش منصوعی و سیستم مبارزات بدون حس نیست. پس واقعا نمیدانم چه بگویم.
بعضی از داستان هایی که این بازی برایم خلق کرد تا ابد با من خواهند بود و چنین چیزی لایق قدردانی است. ولی در عین حال در این بازی چیزی به اسم بخشش خطا هم وجود ندارد، بهم ریخته است و برای زمانتان هم ارزشی قائل نیست. اگر بازی ای در سبک Survival و به صورت چند نفره میخواهید که رحم سرش نباشد و در دنیایی آخرالزمانی و پر از ناامیدی اتفاق بیافتد، پس بازی DayZ دقیقا همان چیزی است که دنبالش میگشتید. ولی اگر یک بازی بی عیب و نقص میخواهید که همیشه همان کاری که انتظارش را دارید را انجام دهد اصلا سمت این بازی نروید.
منبع: آرسان گیم