بررسی بازی Crash Bandicoot 4
عناوین اولیه ی سری بازی های Crash Bandicoot در اصل آزمایشی برای طرز اجرا کردن محیط های سه بعدی در بازی ها بودند. شخصیت Crash در این بازی ها نمیتوانست به صورت آزادانه دنیای بازی اش را کنترل کند یا در آن حرکت کند؛ او فقط میتوانست از داخل تونل هایی تنگ که برایش آماده شده بودند حرکت کرده و پیش برود. دوربین هم فقط زوم به داخل و بیرون داشت و حول کاراکتر میچرخید، که البته با توجه به بازی های مشابه بسیار پیشرفته هم به نظر میآمد. با این حال حرکات Crash جوری محدود بود که بر اساس استانداردهای امروزی حتی میتوان آنها را آزاردهنده هم دانست. به هر حال بازی Crash Bandicoot و گیم پلی اش، همانقدر محصول این محدودیت های تکنولوژی است که محصول ذهن خلاق سازنده اش و همین محدودیت ها بودند که به خلق یکی از خاطره انگیز ترین بازی های سال 1996 کمک کردند. حالا بازی Crash Bandicoot 4: It’s About Time آمده تا ثابت کند آن فرمول قدیمی هنوز هم خوب جواب میدهد.
بازگشت دوباره کراش دوست داشتنی در بازی Crash Bandicoot 4
در بازی Crash Bandicoot 4: It’s About Time، سازندگان بازی – یعنی استودیو Toys for Bob – Crash و خواهرش Coco را راهی ماجراجویی ای در فضا و زمان کرده اند. در یک سری از مراحل من با دزدان دریایی ای که شبیه اسب آبی بودند مبارزه میکردم و سعی میکردم از گلوله های توپ جان سالم بدر ببرم. در یک سری دیگر مشغول پریدن از روی سر دایناسورها بودم و سعی میکردم درون مواد مذاب که به آهستگی پیش میآمدند فرود نیایم. و در یک سری دیگر مشغول پیدا کردن راهم از بین یک مسیر هوایی که چند ده کیلومتر بر فراز شهری آینده نگرانه قرار داشت بودم. هرکدام از مراحل مملو از صحنات عالی و صداهایی است که مرا به لبخند زدن وادارد میکنند و برای همین واقعا نمیتوانم برای تجربه ی مراحل بعد منتظر باشم.
با این حال تجربه ی بازی Crash bandicoot 4 بیشتر از اینکه درباره ی رسیدن به هدف نهایی باشد، تمرکزش را روی مسیر رسیدن به هدف میگذارد و گیم پلی بازی هم چه در موارد مثبت و چه منفی به گیم پلی نسخه های پیشین پایبند باقی مانده. از یک طرف کنترل ها از همیشه حساس تر شده اند و من عاشق پریدن از یک سطح به سطح بعدی و شکستن جعبه های پر از میوه شدم. از طرف دیگر این حساسیت باعث شده در مراحلی از بازی که به دقت زیادی برای پرش از یک سطح به سطح دیگر نیاز است به مشکل بخورید. مهارت پیدا کردن در مراحل پر از چالش بازی Crash Bandicoot 4 برایتان هیجان زیادی خواهد داشت، اما این چالش ها از ناکجا آباد ظاهر میشوند و هیچ اخطار یا توضیحی برایشان نیست، برای همین اگر میخواهید مراحل را بدون نقص رد کنید بهتر است خودتان را برای چندین بار بازی کردن آنها برای به خاطر سپردن مکان رخداد خطرات مختلف، آماده کنید. در سطح سختی Modern هیچ محدودیتی از لحاظ جان ندارید – چیزی که کمی از سختی چالش های مراحل میکاهد – با این حال فاصله ی زیاد بین Checkpoint ها یا نقاطی که بازی ذخیره میشود تا حدودی صبرم را تمام کرده بود، چون برای رسیدن به نقطه ی رخداد چالشی که باعث شکستم شده بود باید زمان زیادی را صرف رد کردن قطعه های مختلف کنم.
با اینکه گیم پلی بازی Crash Bandicoot 4 حس قدیمی بودن دارد، ولی اینبار شاهد برخی حرکات جدید هم هستیم. در طول این بازی Crash چیزهایی به اسم Quantum Mask جمع میکند که به او قدرت های ماورای طبیعی میدهند. مثلا یکی از این ماسک ها به شما اجازه میدهد که جاذبه را معکوس کنید تا Crash بتواند روی سقف هم حرکت کند، یکی دیگر به شما قابلیت تبدیل شدن به یک گردباد چرخنده میدهد تا بتوانید از روی پرتگاه ها رد شوید. من شخصا از ماسک Kupun-Wa خیلی خوشم آمد، این ماسک قابلیت آهسته کردن زمان را دارد و به من اجازه میداد از روی اجسام در حال سقوط حرکت کنم و از اجسام سریعی که سمتم پرت میشدند جاخالی بدهم. این ماسک ها در زمان های مشخص به بازی وارد شده یا خارج میشوند، یعنی هروقت که دلتان بخواهد نمیتوانید از آنها استفاده کنید، ولی هروقت یکی از آنها سر و کله اش پیدا میشد هیجان زده میشدم و میدانستم اتفاق های جالبی پیش رو خواهد بود. در واقع من بخاطر این تغییراتی که این Quantum Mask ها به گیم پلی سنتی بازی Crash Bandicoot 4 اضافه میکنند خیلی خوشحالم چون در ضمن نوسازی آن حس و حال بازی را هم از بین نمیبرند.
بغیر از Quantum Mask ها Crash و Coco اینبار همراهان دیگری هم دارند که وجودشان کمی خارج از انتظار بود. شخصیت هایی مثل Doctor Neo Cortex، Dingodile، و Twana. هرکدام از این شخصیت ها که توسط بازیکن قابل کنترل هستند حرکات خاص خودشان را دارند، که آنها را در مراحلی که مختصشان ساخته شده – و در طول بازی پراکنده هستند – به خوبی به نمایش میگذارند. این حرکات مخصوص تغییرات خیلی خوبی را جهت تازه سازی فضای بازی به همراه دارند. مثلا شخصیت Doctor Neo Cortex توانایی پرش دوتای را ندارد، برای همین مراحل مختص به او حول تبدیل دشمنانش با تفنگی خاص به سطوحی اسفنجی است که با رفتن روی این اسفنج ها او میتواند پرش های بلندی بزند. با این حال کاراکتر جدید مورد علاقه ی من Twana است، این کاراکتر در حقیقت شخصیت دنیای موازی عشق Crash از بازی اول است. Twana از همان اول مجهز به یک چنگک قابل پرتاب است که به او اجازه میدهد مسافت های زیادی را طی کند و یا جعبه ها را از فاصله ای زیاد بشکند، آنقدر به این مکانیک های مختص به او علاقمند شدم که به محض باز شدن مرحله ای که برای او طراحی شده بود، وارد مرحله میشدم.
سخن آخر
فکرش را که میکنید و با اندکی مقایسه با بازی های امروزی به نظر میرسد از خیلی لحاظ بازی Crash Bandicoot 4: It’s About Time نباید موفقیت چندانی کسب کند. این بازی یک عنوان تک نفره، کارتونی و شدیدا برا مبنای سبک Platforming است، چیزهایی که پیدا کردنشان در این روزها تقریبا غیرممکن میباشد. ضمن اینکه بیشتر بازی های متولد دهه 90 میلادی مجبور شدند خودشان را برای کنار آمدن با ذائقه ی دائما در حال تغییر بازیکنان امروزی دوباره بسازند. در اصل بازی Crash Bandicoot 4 به همان راه و رسم انجام کارها پایبند مانده، ولی این امر لزوما چیز بدی نیست. جلوه های بصری خیلی بهتر شده اند و Crash هم چند حرکت جدید یاد گرفته، ولی اگر خیلی دقت کنید متوجه میشوید که Crash Bandicoot 4 همان بازی محبوب دهه های گذشته است که عاشقش بودیم.
منبع: آرسان گیم