بررسی بازی Twelve Minutes
“فقط به دلیل فراموشی است که ما خط زمان را فراموش کرده و به سمت تجربه ی زندگی در لحظه میرویم” – اینها کلماتی هستند که وقتی به انتهای این ماجراجویی در چرخه ی زمان آن هم به سبک اشاره و کلیک رسیدم، مدام در ذهنم تکرار میشوند. حتی بعد از گذاشتن چیزی بیش از 10 ساعت در یک آپارتمان، بازی Twelve Minutes هنوز هم آنقدر راز و رمز در خود باقی دارد که حاضرم دوباره از اول تمامش را تجربه کنم. اگر شما هم از دسته ی بازیکنان علاقمند به بازی های فکری معمایی هستید، در ادامه با بررسی بازی Twelve Minutes با آرسان گیم باشید.
در همین ابتدای بررسی بازی Twelve Minutes بگویم که این بازی در یک چرخه ی زمانی رخ میدهد. داستان بازی هم در مورد یک انسان معمولی است که در این بازی نقش قهرمان بازی را ایفا میکند، یک فرد معمولی که به خانه برمیگردد و همسر مهربانش از او استقبال کرده و به او میگوید که برای امشب یک دسر مخصوص درست کرده است، یک شروع کاملا قابل درک و همزاد پنداری. چند دقیقه بعد یک پلیس وارد ماجرا میشود و در همان ابتدا میتوانید ببینید که وجود این فرد با آن شخصیت سلطه گرش برای این خانواده یک خطر است، ضمن اینکه همان ابتدا به دستان قهرمان و همسرش دستبند میزند. بعد از این چیزی نمیگذرد که چرخه ی زمانی شروع میشود، چرخه ای که اتفاقات را به عقب برمیگرداند و شما وظیفه دارید که رشته اسراری که در عمق داستان بازی دفن شده اند را پیدا کرده و در نهایت این چرخه را بشکنید.
خود داستان بازی هم عالی است، داستانی که متغیر اصلی اش همان حلقه ی زمانی ای است که در آن گیر افتاده اید و حول محوریت عشق و خانواده میچرخد، البته بدون اینکه یکی را نسبت به دیگری ارجحیت دهد. کشف رازی که ممکن است ماجرا و روابط با کاراکترهای دیگر را از پایه تغییر دهد همیشه جذاب است، همین جذابیت همان چیزی است که باعث میشود وقتی همه چیز خراب و ناامیدانه به نظر میرسد بازهم راهتان ادامه دهید. نویسندگی داستان و دایلوگ ها هم عالی است، دایلوگ هایی که با صداپیشگان عالی ای مثل James McAvoy، Daisy Ridley و Willem Dafoe محقق شده اند. چندین لحظه ی احساسی و غرق کننده زیر سطح این داستان گیر کرده در یک حلقه قرار دارد و این صداپیشگان بی نظیر با هنر بی مثالشان به بهترین شکل ممکن آنها را به واقعیت تبدیل میکنند. البته با این وجود هنوز هم در بازی دایلوگ های نامفهومی وجود دارند که به بازگشت حلقه ی زمانی به اول قبل از موعد میشوند، آنهم در برخی از غیرقابل پیش بینی ترین اوقات بازی – چنین چیزی بعضا میتواند از آن غرق شدن بازیکن در دنیای بازی جلوگیری کند.
یکی از نکاتی که در مدت بررسی بازی Twelve Minutes متوجه آن شدم این است که داستان این بازی به شکل غیر خطی روایت میشود، چون خیلی از اسراری که باعث پیشروی داستان میشوند را باید بدون ترتیب کشف کنید و همین هم باعث شده که کلیت داستان تا انتها جذاب باقی بماند. حتی مقداری از این غیر خطی بودن هم در شیوه ای که بازیکنان باید سرنخ ها را پیدا کنند هم دیده میشود، که باعث جذابتر شدن بازی میشود. البته این را هم بگویم که چنین چیزی میتواند مثل شمشیر دولبه عمل کند، چون بازی آنچنان راهنمایی ای درباره ی اینکه گام بعدی شما باید چه چیزی باشد ارائه نمیدهد. اواخر بازی، چندین بار متوجه شدم که به شکلی کاملا بی اطلاع در حال بازی کردن هستم، آنهم به این دلیل که یک سرنخ کوچک را در همان ابتدای بازی جا انداخته بودم، سرنخی که در نهایت تاثیرات فوق العاده عظیمی داشت.
گیم پلی بازی Twelve Minutes همان سبک معروف Point-and-Click است و بازیکنباید با تعامل با اجسام مختلف محیط و ترکیب آنها سناریوهای جذابی را کشف کند که در نهایت باعث پیشبرد داستان میشوند. درست مانند داستان، این معماها هم در کل خیلی قابل درک هستند. بازی های سبک Point-and-Click به داشتن معماهای بی ربط در بعضی جاهایشان معروف شده اند، ولی یکی از چیزهایی که در بررسی بازی Twelve Minutes نظرم را جلب کرد این بود که این عنوان با زیرکی تمام از این تله ها فرار میکند. این امر وقتی بیشتر به چشم میآید که بدانیم بازی Twelve Minutes برای ساخت معماها، فرصت ها و موانعش از محیط خود استفاده میکند و بازیکنان به طور مدام برای تغییر روند جریان زمان و اتفاقاتش در آن حلقه ی زمانی به دستکاری این محیط ها تشویق میشوند، چیزی که به طرز عجیبی شبیه بازی Hitman است.
خود محیط بازی خیلی بزرگ نیست، فقط از یک آپارتمان که از یک اتاق پذیرایی، یک حمام و یک اتاق خواب تشکیل شده شکل گرفته است. واقعا خیلی تعجب آور است که ببینیم این همه فرصت های مختلف و جزئیات زیاد در چنین محیط کوچکی جا داده شده و تمام اینها به شکلی محقق شده که هیچوقت حس نمیکنید دنیای این بازی زیاد از حد کوچک است. زمانی که بازیکنان در این چهار دیواری سپری میکنند هم یکی از عناصر مهم دیگر بازی است، زمانی که خب همانطور که از اسم بازی پیداست، 12 دقیقه است. علاوه بر این، بازیکنان میتوانند زمان را با یاد گرفتن چیزهایی درباره ی موضوع جلو ببرند – که باعث میشود زمان اتلافی ای که باید برای یکبار تمام کردن بازی بگذارید کمتر شود. مجموع این عناصر باعث شده گیم پلی بازی مانند خورد یک بسته چیپس سیب زمینی اعتیاد آور باشد، انگار که تمام مدت با خود بگویید “یک دانه ی دیگر برمیدارم”، که البته این اعتیاد لازمه ی چنین بازی ای است، چون تمام دفعات و زمانی که در بازی میگذارید منجر به موفقیت نمیشود.
نکته ی دیگری که در این بررسی بازی Twelve Minutes باید به آن اشاره کنم: پیشروی در این بازی به چند روش رخ میدهد، مانند گزینه های انتخابی مکالمات که بر اساس دانش شما از حلقه ی زمانی و کاراکترهایش تغییر میکند. این باعث بوجود آمدین این نگرانی میشود که باید برای بدست آوردن گزینه های مختلف یک سناریو را چندین بار بازی کنید، اما میتواند منجر به مشکلی شود که برای بعضی ها میتواند روی خرید بازی تاثیر بگذارد. وقتی یک بازیکن در داستان پیشروی میکند، برخی سناریوها که اطلاعات حیاتی ای را در خود جای داده اند قفل خواهند شد. اگر برخی جزئیات و سرنخ هایی که در این مراحل ارائه شده اند را نادیده بگیرید یا متوجهشان نشوید، در نهایت برای حل کردن معمای اصلی که مرتبا تکرار میشود سردرگم باقی خواهید ماند. یک سیستم راهیابی مانند بازی Outer Wilds از استودیو Mobius Digital اینجا میتوانست خیلی کمک کند، آنهم با نمایش تمام اطلاعات مرتبط در یک مکان که در نهایت کمکتان میکرد حرکت بعدیتان را مشخص کنید.
همینجای بررسی بازی Twelve Minutes بگذارید بگویم که این عنوان ظاهری بسیار زیبا دارد، با یک سبک هنری جذاب که از نورپردازی و انعکاس ها در این محیط کوچک به بهترین شکل استفاده کرده. سطوح و محیط ها هم به همین شکل پر جزئیات هستند، ضمن اینکه انیمیشن ها هم برای بیشتر حرکات عالی هستند. صداگذاری بازی عالیست، گرچه کمی برای صحنات اکشن درون بازی کم کاری شده. با نت های بم و کند شروع میشود و با پیشروی بازیکن در چرخه ی زمانی بازی به آرامی بالا رفته و شدتش بالا و بالاتر میرود.
در انتهای بررسی بازی Twelve Minutes باید گفت که این بازی یک بازی طولانی نیست. همانطور که قبلا گفتم، این بازی برای من چیزی حدود 10 ساعت طول کشید و بعد از آن صفحه ی اسامی نصیبم شد. گرچه این پایان بازی نیست، چون تعداد زیادی راز باقی مانده – هم بزرگ و هم کوچک – که هنوز باید کشفشان کنم. چند راهی برای رسیدن به یک هدف هست و همینجور که به ظرافت های این دنیا پی میبرید، راه هایی پیدا خواهید کرد که اعمال قبلی را به روش هایی بهینه تر انجام دهید. همانطور که توسط توسعه دهندگان بازی Twelve Minutes گفته شده، این بازی برای بازیکنانی که بخواهند هر راز و سر کوچکی را شکار کنند میتواند خیلی طولانی باشد. افرادی که دنبال چنین کاری هستند باید انتظار محتوایی با مدت بیش از 20 ساعت را داشته باشند، که خیلی شوکه کننده است – مخصوصا وقتی این واقعیت را در نظر بگیرید که این بازی در یک آپارتمان کوچک رخ میدهد.
بازی Twelve Minutes از هر لحاظ یک عنوان هیجان آور است، بازی ای که بازیکنان را با تغییرات جذاب در سیر داستانش در آن حلقه ی زمانی تکرار شونده همیشه متعجب میکند. بازی ای که از عناصر همیشگی بازی های Point-and-Click فاصله گرفته و بازیکنان را مجبور میکند که برای رسیدن به اهدافشان قوانین را تغییر دهند. صد البته که یک بازی بی نقص نیست، ولی آنقدر نکات درست و مثبت دارد که بازیکنان علاقمند به چنین سبک هایی حتما باید آن را امتحان کنند.
اگر شما هم علاقمند به خرید بازی Twelve Minutes دارید، میتوانید آن را از فرشگاه آرسان گیم تهیه کنید
منبع: آرسان گیم.