بررسی بازی Naraka: Bladepoint
اولش بازی Naraka: Bladepoint را جدی نگرفتم، و البته در ظاهر دلیلی هم برای جدی گرفتنش وجود نداشت. در همان ابتدای کار، این بازی Battle Royale که به سبک مبارزه ی از نزدیک ساخته شده، به شما آموزش میدهد که برای انجام چند حرکت متوالی کافی است که پشت سرهم کلیک کنید – مشکلی نیست، من عاشق کلیک کردنم – و بعد به طور ناگهانی و بدون هیچ توضیحی سیستم دفع حملاتش را به شما معرفی میکند. بعد از آن شما را به طور نامحسوس در اولین رقابتتان مقابل چند حریف هوش مصنوعی میگذارد. این دشمنان هوش مصنوعی رفتارشان شبیه پشه هایی است که مغزشان به تازگی در بدن انسانی کار گذاشته شده و حتی من با تمام تاخیری که داشتم هم توانستم اولین رقابتم را ببرم. اما از آنجا به بعد همه چیز تغییر کرد، اگر به بازی های Battle Royale علاقمندید، ولی بدتان نمیآید که با شمشیر و نیزه مبارزه کنید، توصیه میکنم ادامه ی بررسی بازی Naraka: Bladepoint توسط آرسان گیم را از دست ندهید.
بعد از چند رقابت، ذات اصلی این بازی 20 نفره ی شمشیری در سبک Battle Royale خودش را نشان داد. یک لحظه حس میکنید که Donnie Yen، هنرپیشه ی فیلم های Ip Man هستید، لحظه ی بعد دارید دنبال علامت Pick Up حول شمشیری میگردید که در میان نبرد از دستتان بیرون افتاده. ولی دیگر خیلی دیر است، چون همانطور که Kenshiro، شخصیت کارتونی سریال Fist of the North Star میگوید: “شما همین الان هم مرده اید”.
شروع بررسی بازی Naraka: Bladepoint
مسلما یک بازی Battle Royale که بر اساس هنرهای رزمی ساخته شده را نمیتوان در یک کلیپ آموزشی یاد گرفت. مهارت های مختلف معمولا بین بازی هایی که با اسلحه های گرم کار میکنند مشترک است، ولی برداشتن یک بازی که از هنرهای رزمی برای سیستم مبارزاتی اش استفاده کرده به معنی این است که احتمالا باید هرچه از بازی قبلی به یاد دارید را دور بریزید. در مورد من، این بازی قبلی Chivalry 2 بود، بازی ای که در آن مبارزات در یک نرخ فریم 90 ثابت روی داده و چیزهایی مانند وزن اسلحه، جهت حرکت سلاح، و جهت حرکت بالاتنه از نکات مهم هستند. اما چیزی که در همان ابتدای بررسی بازی Naraka: Bladepoint متوجهش شدم این بود که این بازی درست نقطه ی مقابل تمام آنهاست.
حالا، با علم به نادانی خودم، به منوهای بد چیده شده ی بازی برگشتم تا حالت آموزشی اش را پیدا کنم، که گرچه کمی بهم ریخته و ناکارآمد است، اما در مجموع چیزی که باید را به شما آموزش خواهد داد. ضمنا یک Narakapedia هم داریم که هرچه در قسمت آموزشی بازی از قلم انداخته شده را برایتان کاملا شرح میدهد. هرچه جلوتر میرفتم و از یک Naraka: Bladeboy به یک Naraka: Blademan تبدیل میشدم، بیشتر متوجه میشدم که این یک بازی با مهارت هاست که پیچیده، برخی اوقات زیاد از حد و برخی اوقات زیباست.
اولین چیزی که در بررسی بازی Naraka: Bladepoint یاد گرفتم این است که دفع آن ضربه های پشت سرهم برای بازیکنان ماهر کار ساده ای است. میتوانید زرنگ باشید و ضربه های پشت سرهمتان را زودتر از موعد تمام کنید، یا از حملات شارژ استفاده کنید که کمتر قابل پیش بینی هستند و هروقت بخواهید هم میتوانید کنسلشان کنید. البته پیچیدگی ها و کارهای فکری دیگری هم برای یادگیری هستند و وقتی آنها را هم یاد بگیرید است که آن بازی فکری ای که در Chivalry 2 ازش لذت میبردم اینجا هم خودنمایی میکند. مشکل این است که دیدن این پیچیدگی ها بخاطر تمام چیزهایی که در جلوه های بصری مبارزات بازی Naraka: Bladepoint رخ میدهد، سخت است – داریم درباره ی بازی ای که در آن جادو و سبکی مبارزان تخیلی چینی وجود دارند صحبت میکنیم، بازی ای شبیه به فیلم های سبک Crouching Tiger, Hidden Dragon.
حرکات کاراکترها سریع و بی وزن است و سرعت عمل اینجا چیزی بیشتر از تفکر است، که دیگر قدیمی شده. مبارزات از نزدیک بیشتر شبیه به امتحانی هستند که اطلاعات شما درباره ی مجموع حرکات مخصوص به یک اسلحه را به چالش میکشند – اینجا یک Katana داریم، یک شمشیر بزرگ، یک شمشیر بلند، خنجر و نیزه – و اینکه آیا شما میتوانید پیش بینی کنید که حریفتان کی میخواهد حرکتی قابل دفع کردن را روی شما پیاده کند ( یا آیا میتوانید از این حقیقت که حریفتان منتظر است شما چنین حرکاتی رویش اجرا کنید استفاده کنید یا نه ).
ولی چیز دیگری که در بررسی بازی Naraka: Bladepoint متوجهش شدم این است که همه ی مبارزات یک سری حرکات درهم و بهم ریخته نیستند، اسپم کردن حملات فقط برخی اوقات جواب میدهد و آن اعصاب خردی بازی های مبارزه ای قدیمی که شما تمام مدت دارید دکمه ی جاخالی را میزنید، اما کاراکترتان بخاطر یک سری ضربات پشت سرهم تمام مدت گیج است هم در اینجا به خوبی نمایش داده شده. ولی بازهم اینجا لحظاتی وجود دارند که صبر و زیرکی به معنای پیروزی شماست. قدیمی باشد یا نه، لذت بخش است.
ضمنا یک عنصر مدرن دیگر هم در بازی Naraka: Bladepoint هست: صدمه ندیدن در صورت پرش از ارتفاع. حس حرکت آزاد خیلی لذت بخش است، شما میتوانید پرش دوگانه بزنید، بین ساختمان ها یا افراد از یکی به دیگری بپرید – با استفاده از یک طناب – و از درخت ها و برج ها بالا بروید ( تمام مهارت های پارکور بازی های Assassin’s Creed در اختیارتان است).
بازی Naraka: Bladepoint یک Battle Royale سریع و خشن است. شما میتوانید مخفی کاری کنید، اما لازم نیست تمام نقشه را به حالت خمیده طی کنید تا خدایی نکرده کسی صدای پایتان را بشنود، مخصوصا از آنجا که در این بازی چیزی وجود ندارد که بتواند شما را از 200 متر آنطرف تر بکشد (برخی تیر و کمان ها و اسلحه های گرم در Naraka وجود دارند، ولی هیچکدامشان به پای اسلحه های PUBG نمیرسند). آزادی برای بازی کردن سریع و بی دغدغه مناسب هفت قهرمان بازی و قابلیت های ویژه ی آنهاست. مثلا قابلیت ویژه ی Tianhai او را به یک هیولای شش دست تبدیل میکند؛ او کسی نیست که انتظار داشته باشید در توالت ساختمان ها پنهان شده باشد.
بکش و بردار
با اینکه کشته نشدن از فاصله ی دور را خیلی دوست دارم، اما اسلحه های دوربرد بازی چندان دلچسب نیستند. سلاح های غیر گرمی که در طول بررسی بازی Nakara: Bladepoint دست گرفتم، خوبند: یک زوبین سریع با سرعت تیراندازی کارتونی، که برای تمام کردن کار دشمن های در حال فرار مناسب است، و یک تیر و کمان معمولی. ادومی یکی از بهترین و راضی کننده ترین تیر و کمان هایی است که در یک بازی امتحان کرده ام – گرچه تیر و کمان Huntsman Headshot در بازی Team Fortress هنوز هم به نظرم بهتر است – ولی من از آن افکت های درخشان و صدای مخصوصی که نشان دهنده ی افزایش قدرت کشیده شدن کمان است خیلی خوشم آمد.
اسلحه های گرم، یک تپانچه و یک مسلسل، تاثیر چندانی روی من نداشتند. تپانچه را میتوانید شارژ کنید تا چند تیر را باهم شلیک کند (درست مانند دنیای واقعی، مگر نه؟)، این کار کمی ریسک و خطر را به بازیتان اضافه میکند، ولی طرز پرتاب دسته ای گلوله ها در بازی ای پر از رقبای سریع و تیز، اصلا راضی کننده نیست. مسلسل هم مانند یک تیربار خودکار عمل میکند و برای همین انگار به این بازی تعلق ندارد. یکی از خوبی هایش این است که میتوانید با هدفگیری از سوزن هدفگیری اش دیدی بهتر به میدان نبرد داشته باشید، اما سرعت پرتاب گلوله هایش که مستقیم به جلو حرکت میکنند آنقدر کند است که نمیتوانید با آنها این دشمنان فرز را هدف بگیرید. شاید بتوانید با آن بازیکنانی را که در کیفشان مشغول جستجو هستند را بکشید، ولی در کل اسلحه ای نیست که من دوست داشته باشم.
البته تقریبا هیچوقت با اسلحه ای که دوستش ندارید تنها نخواهید ماند، مگر اینکه وضعیتتان اضطراری باشد. پیدا کردن آیتم در طول بررسی بازی Naraka: Bladepoint برایم لذت بخش و ساده بود، چیزی که باعث میشود بازیکنان بجای گشتن همه ی خانه ها دنبال اسلحه، برای بدست آوردن آیتم بهتر روی به مبارزه با هم بیاورند. اینجا خبری از انواع مهمات نیست که بخواهید نگرانشان باشید، اسلحه های دور برد با همان موادی خشاب گذاری میشوند که ازشان برای تعمیر اسلحه های مبارزه ی نزدیک استفاده میکنید و پیدا کردن این مواد هم آسان است. فقط یک نوع ماده برای شفا بخشی و یک نوع برای تعمیر زره وجود دارد، که هرکدام درجه هایی از نایابی دارند و هردو هم به سرعت عمل میکنند. یعنی اگر بتوانید از یک مبارزه فرار کنید، احتمال اینکه بتوانید قبل از برگشتن به مبارزه جان و زره خودتان را پر کنید زیاد است.
ولی در طول بررسی بازی Naraka: Bladepoint دلم برای حس هیجان پیدا کردن یک گنجینه تنگ شده بود؛ یادم میآید که اوایل ارائه ی بازی PUBG چقدر از پیدا کردن یک دوربین خوشحال میشدم و حالا در Naraka خبری از آن حس نیست. در اواخر هر رقابت چند آیتم کارتونی در دسترس قرار میگیرند تا آخرین حلقه ی بازی را کمی هیجان انگیز کرده و مبارزه برای چیزهایی شبیه به بسته های هوائی بازی PUBG را ارزشمند کنند. این آیتم ها شامل یک آتش افکن، یک موشک انداز پر سرعت و یک تیغ چرخنده که مانند گرز استفاده میشود است. از Souljade ها یادمان نرود، یک سری طلسم های کوچک که میتوانید در کیف خود ذخیره کنید و برخی افکت های خاص را برایتان خواهند داشت و کمی سرگرمی را هم به عنصر آیتم یابی بازی اضافه میکنند، گرچه بیشتر وقت ها آیتم های خیلی کم یابی که پیدا میکنم برای نیازهای من مناسب نیستند. در اصل من فقط زره، نیزه و یک تیر و کمان میخواهم، سعی میم تمام اینها را از بالاترین Level ممکن و نایاب ترین کیفیت تهیه کنم، در کنار اینها سعی میکنم تا میتوانم دنبال ابزار ارتقای کیفم باشم.
بررسی بازی Naraka: Bladepoint: منوهای گیج کننده
از طرف دیگر، آیتم هایی که میتوانید بین رقابت ها بدست بیاورید، آنقدرها ساده نیست – مخصوصا با آن تعاد کارتونی خطوط پیشروی و واحدهای پولی. یک بسته ی Battle Pass به همراه یک بسته ی Premium هم که 1360 طلا قیمت دارد هم هست، که فقط کمی بیشتر از 1200 طلایی است که با 9.25$ بدست میاورید؛ یعنی یا باید 240 طلای دیگر به ارزش 1.85 دلار بخرید یا بسته ی 3000 طلایی را انتخاب کنید که قیمتش 23.15$ است. لباس ها که در نوع خودشان خوب هستند، را میتوانید به صورت مستقیم خریداری کنید – که بازهم قیمتشان همان 1200 طلا است. ضمن اینکه مقدار زیادی واحد پولی جانبی، چالش های روزانه و جعبه های آیتم هم داریم که من در بررسی بازی Naraka: Bladepoint برایشان وقت نداشتم. از خود بازی خوشم میآید، ولی آنقدر محتاج یک لباس جدید نیستم که هربار که وارد بازی میشود روی تمام قسمت های نقشه کلیک کرده و مالیاتم را جمع کنم. این قسمتش حتی بدتر از بازی Rainbow Six Siege است. گرچه اعتراف میکنم که نهایتا کمی پول خرج خریداری لباس در Rainbow Six Siege کردم، پس خدا را چه دیدید، شاید نظرم درباره ی Naraka هم عوض شد).
برخی از این منوهای درهم ریخته، به شما قابلیت دستکاری برخی از قابلیت های درون بازی را میدهند، ولی بیشترشان کارهایی را به صورت روزمره به بازی اضافه میکنند یا چیزهایی مانند شانس را که نیازی به وجودشان در بازی نیست برایتان به همراه دارند. البته خریداری این آیتم ها باعث برد 100% کسی نمیشود، ولی پیدا کردن یک کارت که 2.4% از انرژی جاخالی دادن شما کم میکند هم هیچوقت باعث لبخند کسی نشده. به نظر من که احتیاجی به وجودشان نیست.
خب، برویم سراغ تحلیل تکنیکال. در طول بررسی بازی Naraka: Bladepoint متوجه برخی سقوط ها در نرخ فریم شدم و این باعث شد شروع به دستکاری جزئیات منوی گرافیک بازی بکنم. حتما به چیز خاصی دست زده ام چون الان روی کارت گرافیک RTX 2070 Super سیستمم به بهترین شکل ممکن اجرا میشود. ظاهر بازی مبهوت کننده نیست، ولی به اندازه ی کافی زیباست. ترکیب رنگ ها ساده هستند و اشیا اشکال ساده ای دارند، که البته وقتی حرف از هنرهای رزمی باشد اینجور سادگی ها خیلی هم خوب هستند. ضمن اینکه جزئیات این دنیا، با آن معابد و ظواهر شرقی اش خیلی بهتر با داستان کلی جور هستند تا مناطق صنعتی آمریکایی و روسی ای که در سایر بازی ها دیده ایم.
اما بازی Naraka بیشتر از هر جای دیگری در چین طرفدار دارد، یعنی جایی که توسعه داده شده – ضمن اینکه برخی بازیکنان از بعضی بازیکنان پر تاخیر که احتمالا از مناطق دیگر آمده اند، شاکی هستند. وقتی با دوستم که در استرالیا است روی سرورهای آمریکای شمالی مشغول بازی بودیم، او چند باری گیر کرد. متاسفانه Latency یا میزان تاخیر بین سیستم بازیکنان تا سرورها به خوبی حل نمیشود، ولی با این حال تا الان ندیده ام که بازیکنانی با Ping های بالا بتوانند برنده ی رقابت ها باشند – برخلاف برخی بازی های دیگر. برخی شکایات مبنی بر افت نرخ فریم یا Lag وجود دارند، اما توسعه دهدگان بازی در Reddit گفته اند که حواسشان به این مشکلات هست – گرچه تضمینی برای حل آنها نداده اند، اما همین وجود مکالمه هم دلگرم کننده است.
با اینکه این بازی در بقیه ی جاهای جهان، نسبت به چین کمتر طرفدار دارد، ولی بازهم من در طول بررسی بازی Naraka: Bladepoint تنها نبودم. یکی از بهترین جزئیات این بازی وجود رتبه بندی های منطقه ای است. جالب است که بدانید من رتبه ی هفدهم بهترین Tianhai در Oakland آمریکا را دارم، گرچه شاید این رتبه به این دلیل است که این کاراکتر چندان محبوب نیست و بازی فکر میکند باید من را در سرورهای آمریکا قرار دهد. بله، به کمی بهبود نیاز هست، ولی من عاشق عمق این جزئیات بازی هستم و بازی Naraka خیلی اوقات شما را شگفت زده هم میکند. مثلا میتوانید بازی های خصوصی و شخصی سازی شده بسازید، ضمن اینکه صورت قهرمان شما با یک کاراکتر ساز قوی قابل شخصی سازی است – شاید این کاراکتر ساز کمی زیادی قوی باشد. ضمن اینکه یک حالت Deathmatch هم داریم که خیلی سرگرم کننده است.
مشکلات دیگری هم وجود دارند، ولی این ها مشکلاتی جالب هستند که به شما یادآوری میکنند Naraka یک بازی ساده نیست. مثلا، یکی از جالب ترین غافلگیری هایی که در طول بررسی بازی Naraka: Bladepoint متوجهش شدم، این بود که این عنوان برخلاف بازی های اول شخص Battle Royale، وقتی بهترین عملکرد را دارد که تنهایی بازی اش کنید و در گرداب مبارزات غیر ممکن 1 در برابر 2 یا 1 در برابر 3 گیر نیافتید. من هنوز هم در کنار دوستانم را ترجیح میدهم، اما حس هیجان بازی تک نفره در مبارزه های آزاد خیلی جذاب است. در این مبارزه ها همه دنبال بدست آوردن Kill هستند و در عین حال همه سعی میکنند در اولین فرصت فرار کرده و خودشان را Heal کنند، درست مانند بازی موش و گربه. وقتی صحبت از دو بازیکن با جان پر باشد که در میان درختان جنگل همدیگر را دنبال میکنند، آنجاست که هیجان بازی Naraka: Bladepoint به حد اعلا میرسد.
منبع: آرسان گیم.