چرا باید بازی Valheim را امتحان کنیم؟
بازی های Survival چند وقتی هست که راه خود را به سرویس های مختلف پیدا کرده و جای خود را در قلب بازیکنان پیدا کرده اند. در واقع این بازی هی آنقدر محبوبیت پیدا کرده اند که هر چند روز شاهد معرفی یک بازی جدید در سبک Survival هستیم. یکی از این بازی ها که سازنده ی آن Iron Gate AB و ناشرش Coffee Stain Publishing بوده و در چند روز اخیر به شدت نظر همه را به خود جلب کرده عنوان Valheim است. در این مقاله قصد دارم درباره ی این بازی و دلایل محبوبیتش بگویم، البته تا جایی که چیزی را لو نداده باشم تا عطش شما برای امتحان این بازی فروکش نکند.
بازی Valheim در سرویس Steam Early Access معرفی شد و از آن موقع، هر روز به سیل طرفدارانش اضافه شده. در واقع عکس العمل ها به این بازی آنقدر مثبت بوده که به نظرم هر طرفدار ژانر Survival ای باید آن را امتحان کند. اگر هم علاقه به خرید بازی Valheim دارید، اکنون میتوانید آن را از سایت آرسان گیم تهیه کنید.
همانطور که گفتم بازی Valheim یک بازی در سبک Survival است، اما بهترین حالت تجربه ی آن به همراه دوستان و در تیم ها میباشد. تیم های این بازی میتوانند شامل یک تا ده نفر بازیکن شوند – که به نظرم بهترین حالت آنها سه تا پنج نفره است – وظیفه ی این بازیکن ها هم جمع آوری مواد اولیه برای ساخت وسائل لازم جهت زنده ماندن روی یکی از سرورهای PVE در دسترس بازی Valheim میباشد.
در بازی Valheim شما یک نقش یک جنگجوی وایکینگ را بازی میکنید، ولی متاسفانه یک جنگجوی وایکینگ مرده، در این میان خدای وایکینگ ها یعنی Odin به ارتشی برای از بین بردن هیولاهایی که در Valheim هستند نیاز داردو این تمام قضیه ی بازی به طور خلاصه است. سپس شما بوسیله ی یک کلاغ غول پیکر به Valheim برده میشوید، اما این اولین و آخرین بار نیست که این موجود را میبینید، در واقع این کلاغ – در باور Viking ها، کلاغ ها چشمان Odin بوده اند و او بوسیله ی آنها افراد و اعمالشان را زیر نظر داشته – شما را راهنمایی کرده و نقش Tutorial بازی را ایفا میکند. کلاغ شما را در محوطه ای که توسط چند سنگ احاطه شده رها میکند، این سنگ ها هرکدام نشان دهنده ی یکی از هیولاهای بازی هستند، بعد از آن هم احتمالا مثل بقیه به شکلی نا امیدانه با تبرتان دنبال آهو ها خواهید افتاد…توصیه میکنم ابتدا یک تیر و کمان بسازید، این را از تجربه ی شخصی ام میگویم.
در حال حاضر نه هیولای مختلف اصلی در بازی هست که شما بعد از ورود به محوطه ی بازی میتوانید آنها را شکار کنید. البته پیشنهاد میدهم در همان قدم اول این کار را نکنید، چون نتیجه ای جز کشته شدنتان نخواهد داشت. همچنین بازیکنان واکنش مثبت زیادی نسبت به داستان وایکینگی این بازی و پایبند بودنش به افسانه های وایکینگ ها نشان داده اند، مخصوصا آنها که از Assassin’s Creed: Valhalla و آن طمعش برای گرفتن پول بازیکن خسته اند.
صحبت از طمع شد، یکی از نکات مثبت بازی Valheim قیمت آن است که با 19.99 دلار، یک بازی ارزان قیمت Multiplayer با سرورهایی تقریبا قابل اطمینان برای یک بازی در سطح Early Access محسوب میشود – مخصوصا با توجه به تعداد بازیکنانی که هر روز دارند به آن جذب میشوند.
در ابتدا ممکن است گرافیک ساده ی بازی شما را گول بزند، به نظر من گرافیک بازی Valheim ساده نیست ولی جزئیات بالایی هم ندارد و اگر بخواهم آن را توصیف کنم خواهم گفت: ترکیبی از موتور گرافیکی Unity که برای همه آشناست با المان های نوستالژی بازی های قدیم که انگار از برخی از بهترین بازی های RPG دوران بیرون کشیده شده اند تا در اینجا یادآور بهترین خاطراتتان باشند. مخصوصا با دیدن بازی Valheim به یاد بازی Gothic III میافتم. ولی نورپردازی این بازی مشخصا آن را از یک بازی قدیمی جدا میکند، دنیای بازی Valheim به زیبایی تمام نورپردازی شده و این به معنی این است که بعضی از بهترین مناطق برای پرسه زدن و وقت گذراندن را میتوانید در این بازی پیدا کنید.
دنیاهای بازی Valheim به سبک بازی Minecraft ساخته میشوند، پس هربار که بازی را شروع کنید ممکن است با مناطقی جدید و مناظری متفاوت روبرو شوید، گرچه نباید انتظار آن واقع گرایی سنگین بازی Cyberpunk را از آن داشت ولی این دنیا دنیایی زیبا است که از لایه های مختلفی تشکیل شده.
همانطور که گفتم بازی Valheim بازی ای است که میتوانید به حالت یک نفره تا ده نفره امتحانش کنید، من هم برای اینکه تمام راه های ممکن را امتحان کرده باشم هم به صورت تک نفره و هم به صورت تیمی بازی اش کردم. باید اعتراف کنم که تجربه ی این بازی در حالت تیمی، آنهم با دوستان، تجربه ای فراموش نشدنی است و بعد از این تجربه، بازگشت به حالت تک نفره اصلا آسان نیست. در واقع بعد از چند ساعت تست کردن این قابلیت بازی به این نتیجه رسیدم که بازی Valheim را باید در یک تیم تجربه کرد و بهترین حالت هم تیم پنج نفره است.
بازی Valheim شامل مکانیک های مختلفی میشود که هرکدام کار خاصی را انجام میدهند، ولی از آنجا که این یک بازی در سبک Survival است بیشتر مکانیک ها هم حول جمع آوری مواد اولیه و ساخت وسایل برای زنده ماندن متمرکز شده اند. اما مهمترین چیزی که در بازی همیشه محتاج آن هستید چیزی نیست جز غذا. در واقع میزان جان کاراکتر شما را غذایی که به او میدهید دیکته میکند و با توجه به تیمی بودن بازی Valheim احتمالا بیشتر وقت خود را صرف کاشت و داشت و برداشت میکنید تا بتوایند برای خود و هم تیمی هایتان خوراکی هایی فراهم کرده و درصد موفقیت خودتان در کنار آنها را افزایش دهید. پس اگر از آن دسته بازیکنانی هستید که دوست دارند در قدم اول هرچه جلو چشمشان میبینند را تبدیل به خاکستر کنند، به شما توصیه میکنم کمی صبر داشته باشید، نوبت آن قسمت ها هم میشود.
گیم پلی بازی Valheim هم ساده است، اما یکی از بهترین گیم پلی های ساده ای است که تا به حال دیده ایم. در واقع منظورم از ساده این است که با شناخت اسلحه های خودتان، زمان بندی مناسب و دقت به حرکات دشمن میتوانید در هر مبارزه ای پیروز باشید. این نوع گیم پلی ممکن است برای بازیکنان بازی هایی مثل سری بازی های Dark Souls آشنا باشد، ولی آنقدر با سبک Survival جور است که بعد از تجربه ی Valheim در عجبم که چرا از این سیستم قبل از این در این بازی ها استفاده نمیشد.
در واقع مبارزات به حدی ساده اند که تمام مکانیک آنها به ضربه زدن، فرار از ضربه خوردن و دفع ضربات با سپر خلاصه میشود، که با تمامشان کاملا آشنا هستیم. ولی این ذات ساده ی مبارزات باعث میشود هر اسلحه و آیتم جدیدی که در ساعات اولیه ی بازی بدست میآورید حس باز شدن یک سبک بازی جدید با یک مکانیک متفاوت داشته باشد. از همان ساعات ابتدایی که باید برای بدست آوردن اولین نیزه یا تیر و کمان چندین خزنده ی شیطانی را بکشید تا آن بهترین آیتم ها، بدست آوردن هرکدام از این اسلحه ها حس یک تغییر بزرگ را دارد. چنین تغییراتی آنقدر جذاب هستند که باعث میشوند سیستم مبارزات بازی حس تکراری بودن نداشته باشد، چیزی که مطمئنم اگر رعایت نمیشد مطمئنا چنین جذابیتی نداشت.
هیولاهایی که اسم بردم هم تماما به همان سبکی هستند که هیولاهای Dark Souls بودند، برای شکست دادن هر کدام از آنها باید یک سری قوانین و زمان بندی ها را رعایت کنید و با این حال آماده ی چندین بار شکست خوردن هم باشید، چون راه دیگری برای یادگیری مکانیک مبارزه با آنها نیست.
بله، مرگ مثل تمام بازی های دیگر در بازی Valheim هم وجود دارد و اینجا هم روش بازی برای جریمه کردن بازیکنان است، گرچه در Valheim اکثر کشته شدن ها وقتی اتفاق میافتد که زمان بندی مناسب نداشته باشید. با این حال پس از مرگ، بازی شما را به منطقه ی خاصی برده و تمام آیتم هایتان را هم در نقطه ای خاص به شکل سنگ قبر قرار میدهد، در نتیجه با رفتن به مکان این سنگ میتوانید تمامشان را دوباره بدست آورید. به نظر من چنین مکانیکی خیلی عالی است، منظورم وجود یک سیستم جریمه برای بازیکنان است ولی جریمه ای که آنقدر سنگین نیست تا بازی را به کل تبدیل به یک تجربه ی غیرممکن کند.
همانطور که گفتم بازی Valheim یک بازی تیمی و PVE است که در آن باید با هیولاهای مختلفی بجنگید و هرکدام از این هیولاها هم مکانیک حودشان را دارند، ولی این به معنی وجود نداشتن مکانیک PVP در این بازی نیست. در واقع شما میتوانید PVP – یا رقابت دو بازیکن باهم – را به دلخواه در بازی فعال کنید. گرچه این مکانیک بیشتر جنبه ی سرگرمی و رقابت دوستانه بین دوستان هم تیمی را دارد، ولی کسی هنوز نمیداند که در آینده چه چیزهایی را در بازی Valheim شاهد خواهیم بود. در هر حال ذات بازی Valheim همان است که گفتم، بازی ای حول PVE با تمرکز بر محوریت ساخت مراکز پشتیبانی از بازیکن.
جدا شدن بازی Valheim از رسته ی دیگر بازی های این سبک – که بیشتر روی PVP یا مبارزات تمرکز دارند – و تمرکز آن بر روی عنصر PVE، و به حاشیه راندن سبک دیگر بازی ها، باعث شده این بازی حس بهتری نسبت به بقیه ی بازی های ژانر Survival داشته باشد. جوری که حس میکنید در حال تجربه ی بازی ای با ساخت و پرداخت خالص تر هستید، یک بازی PVE چالش برانگیز و در عین حال ارزشمند. با این حال من برای نوشتن این مقاله مجبور شدم به تجربه ی نسخه ی Early Access بازی بسنده کنم، در این نسخه میتوان عناصر زیادی را دید که یا اصلا به آنها پرداخته نشده و برخی دیگر که به شدت مورد توجه قرار گرفته اند.
این پرداخته نشدن به عناصر نشانه های همان بازی هایی هستند که توسط استودیوهای کوچک ساخته شده اند و با آنها آشنایی داریم، مثل منوهای قدیمی، این به خصوص در منوی Settings بازی مشهود است. همچنین در طول تجربه ام با چند بار متوقف شدن بازی مواجه شدم، گرچه هیچکدام از این اتفاقات در زمان انجام خود بازی رخ نداد بلکه در زمان Loading بود که بازی به صورت ناگهانی متوقف میشد، پس حدس میزنم مشکل از کد خود بازی نیست و احتمالا سرورهای آنلاین بازی هستند که موجب این مسئله میشوند – چیزی که برای یک بازی Early Access کاملا طبیعی است. لرزش تصاویر هم گاهی وقت ها زیاد از حد است، مثل وقتی که برای اولین بار هیولای اول بازی را احضار کردیم و لرزش تصویر به حدی زیاد بود که تمام صحنه ی احضار هیولا غیرقابل دیدن شد. این هم تا حدی قابل درک است چون احتمالا سازندگان میخواسته اند حس وقوع رخداد بزرگی که زمین و زمان را به لرزه میاندازد را منتقل کنند…گرچه مسلما باعث سردرد و لرزه ی مغز من شد ولی به احتمال زیاد باید شاهد رفع این معایب در نسخه ی اصلی باشیم.
جزئیات سطوح مختلف هم آنقدرها زیاد نیست که بتوان اسم چشمگیر روی آن گذاشت، ولی برگ برنده ی بازی Valheim توجه به جزئیات است. یادتان است گفتم دنیای این بازی یک دنیای عمیق و چند لایه است؟
بله این لایه ها تا حد زیادی واقعیت را هم شامل میشوند!
مثلا در یکی از اولین تجاربم با دوستان که در حال بازسازی کلبه ای بودیم، یکی از اعضای تیم فراموش کرد که سوراخی در سقف جهت تهویه ی هوا بگذارد. اما چون فکر میکردیم این یک بازی معمولی است اهمیتی نداده و برای پختن غذا آتش روشن کردیم. نکته ی جالب اینکه چیزی نگذشت که بازی پیغامی حاکی از کمبود اکسیژن محیط نمایش داد و 30 ثانیه بعد همه ی ما به خاطر دود زیاد مرده بودیم!
چنین توجهی به جزئیات نشان از عشق سازنده به بازی دارد و برای من خاطره و حس خوبی خلق کرد. با چنین عشقی باید منتظر بروزرسانی های بعدی سازنده ی Valheim بود و گرچه آنها تمام نقشه ی کارهای خود را برای 2021 منتشر کرده اند ولی باید منتظر ماند و دید. با این حال بازی Valheim همین الان هم لذت بخش تر، پرداخت شده تر و با محتوای بیشتر از خیلی از بازی هایی است که به طور کامل ارائه شده اند، چنین چیزی مرا به آینده ی این بازی امیدوار میکند.
سخن آخر
اگر دوست دارید دنیاهای اساطیری را ببینید و با هیولاهای آنها گلاویز شوید، جان خودتان را با خوردن آلوچه پر کنید و چون تما آیتم هایتان را از دست داده اید با یک چوب به جان یک هیولای فهت سر بیافتید، بازی Valheim بهترین گزینه برای شماست…مخصوصا اگر چند نفر از دوستانتان را در کنار خود داشته باشید.
منبع: آرسان گیم