بررسی بازی World War Z: Aftermath
با ارائه ی بسته ی الحاقی Aftermath، بازی World War Z به بازی ای کاملا متفاوت از آن چیزی که سال 2019 دیدیم تبدیل شده که صد البته تمام این تغییرات به نفعش هم بوده اند. حالا، با وجود قسمت های بیشتری برای داستان، تعداد بیشتری از کلاس های قابل انتخاب برای بازیکن و بهبود های کلی متعدد (مثلا زامبی ها دیگر نمیتوانند شما را از لبه ی دیوار پا پایین کشیده و به نامردانه شکل ممکن با دوستانشان بخورند)، چیزهای زیادی در این بازی هست که میتواند علاقمندان را به آن جذب کند. بسته ی الحاقی Aftermath گام بزرگ بعدی است که در بیشتر جاها موفقیت آمیز بوده واین بازی گمنام را در مسیر صحیح پیش برده. با این وجود هنوز هم مشکلات حالت آنلاین، داستان های نه چندان بیاد ماندنی و چند مورد اشکال در گیم پلی هست که اگر رفع شوند، این عنوان میتواند بازهم رشد داشته باشد. در ادامه با بررسی بازی World War Z: Aftermath با آراسان گیم باشید.
یکی از چیزهایی که بسته ی الحاقی Aftermath به بازی اضافه میکند، دو قسمت داستانی است که شما را برای بازپسگیری شهرهای واتیکان و Kamchatka به ترتیب به رم و روسیه میبرد. مثل قسمت های قبلی، این دو قسمت هم چالش برانگیز هستند. باید اعتراف کنم که در طول بررسی بازی World War Z: Aftermath متوجه شدم این دو مراحلی پر استرس هستند که در آن شما به همراه نهایتا سه نفر هم تیمی باید جلوی سیل عظیمی از زامبی ها را بگیرید. آنهم با تله، مدیریت منابعتان مانند جعبه ی کمک های اولیه و نارنجک و تلاش برای منفجر نکردن خودتان بخاطر شلیک یک موشک به زامبی ها از فاصله ی نزدیک.
احتمالا Rome ماموریتی شناخته شده تر بین این دو قسمت جدید باشد، چون شهری آشنا را گرفته و با بیریخت کردنش به شما و دوستانتان اجازه میدهد برای خنده هم که شده همه چیزش را منفجر کنید. جدای از مناظر، صداهای متفاوت و آن گودال های پر آتش که زامبی ها ازشان فوران میکنند، چیز جدیدی بین این منطقه با مناطق دیگر بازی نیست. هنوز هم همان بازی سرگرم کننده ی همیشگی که البته چند تکه ی بیاد ماندنی هم دارد، مانند وقتی که مجبورید یک ون را در خیابان های شهر رم، از میان سیل زامبی ها برانید. اما وقتی در بررسی بازی World War Z: Aftermath موفق شدم این مرحله را هم تمام کنم، چیزی از آن برایم ماندگار نشد؛ البته بجز آن گودال های آتشین پر از زامبی، احتمالا تا مدت ها کابوس آنها را خواهم دید.
اما درست در نقطه ی مقابل رم، Kamchatka با آن دره های یخ زده اش قرار گرفته، چون این ماموریت مملو از لحظات بیاد ماندنی است. مثلا در یک قسمت ماموریت سرما باعث آسیب رسیدن به جان شما میشود و اگر مدت زیادی در هوای آزاد بمانید خواهید مرد، برای همین بازی تبدیل به مسابقه ی مرگ و زندگی از یک گرمکن به گرمکن بعدی میشود – آنهم وقتی که زامبی ها دست از سرتان برنمیدارند. قسمت های دیگری هم هستند که باید با همکاری تیمتان برخی معماهای جالب را حل کنید، مثلا یکجا عضوی از تیمتان باید با استفاده از آتش افکن درب هایی را که بخاطر یخ زدگی بسته شده اند را باز کند و بقیه هم با کشتن زامبی ها او را پوشش دهند، یکجای دیگر باید با پیدا کردن و کشیدن دسته هایی به ترتیب مشخص، یک مدار الکتریکی را تعمیر کنید. همه ی اینها به نظر ساده میآیند، اما همین کارهای ساده با وجود سیل زامبی ها خیلی سریع تبدیل به شکنجه هایی سخت میشوند، اینجور وقت هاست که بهترین نقشه ها هم به سرعت تبدیل به نمایش کمدی ای از اشتباهات میشوند. ولی در مقابل آن طراحی خطی ماموریت Rome، اینکه دیدیم توسعه دهندگان بازی World War Z: Aftermath با ماموریت Russia چکار کرده اند، جالب بود.
اما حتی وقتی که قسمت های داستانی جدید هم در اوج خودشان هستند، بازی World War Z: Aftermath با همان مشکل قبلی داستان گویی دست و پنجه نرم میکند. واقعا هیچ کاراکتری جذاب نیست و درباره ی هیچکدامشان هم توضیحی وجود ندارد که باعث شود به یکی از آنها علاقمند شوید، حتی دایلوگ های کاراکترها هم بیش از اینکه اطلاعات مهمی را منتقل کند، یک صدا مزاحم است که در میان صدای شلیک هایتان میشنوید. در حقیقت 90% اوقاتی که من متوجه حرف زدن یکی از این کاراکترها میشدم به این دلیل بود که داشتند خیلی مودبانه از من خواهش میکردند اشتباها به صورتشان شلیک نکنم. اگر بازی ای مانند این را تجربه کرده باشید، میدانید که در میان آن شلوغی شلیک کردن به دوستانتان چقدر اتفاق معمولی ای است و برای همین کاراکترهای بازی های این چنینی درباره ی این اتفاقات چیزی نمیگویند. خلاصه بگویم: من عاشق دیوانه بازی و سرگرمی های عجیب و غریب در طول بررسی بازی World War Z: Aftermath بودم، اما لحاظ کردن کمی داستان مانند بازی Left 4 Dead، شاید باعث شود که نجات دنیا کمی بیشتر برایم مهم باشد.
اما یکی از چیزهایی که بسته ی الحاقی به بازی اضافه کرده و من واقعا بابتش در طول بررسی بازی World War Z: Aftermath خوشحال بودم، حالت اول شخص بود. این حالت نفس تازه ای به کالبد بازی دمیده. اینکه میتوانید صحنات مبارزه تان با موجودات وحشتناک آخرالزمانی را از فاصله ای به این نزدیکی ببینید، سطح جدیدی از درک متقابل را بین شما و کاراکترتان در اختیارتان میگذارد. به عنوان یکی از طرفداران سبک اول شخص، این حالت باعث شد که احساس کنم در خانه ی خودم هستم، ضمن اینکه بخاطر این حالت اول شخص مشتاق شدم که مراحل قدیمی بازی را هم دوباره بازی کنم.
نکته ی منفی اش این است که به هر دلیل نامشخصی، قابلیت هدفگیری از روی شانه در حالت اول شخص بازی لحاظ نشده. خیلی از تفنگ ها دوربین دارند، اما بجای اینکه از داخل دوربین هدف گری کنید، باید از کنار دوربین اینکار را انجام دهید، چیزی که حس بدی داشته و انگار مشکلی است که باید حل شود، ضمن اینکه اصلا راضی کننده نیست. من مخصوصا از این بابت ناراحتم که هدف گیری از داخل دوربین قبلا در بازی World War Z وجود داشت و میتوانستید از دوربین اسلحه های تک تیر انداز به راحتی این کار را انجام دهید، پس نمیتوان گفت قابلیت هدف گیری از دوربین اسلحه اصلا در حالت سوم شخص بازی هم وجود نداشته. به همین دلیل، با وجود آن همه حس درک متقابلی که حالت اول شخص به من میداد، پس از اینکه متوجه شدم برای هدف گیری باید از کنار اسلحه ام این کار را انجام دهم، از حالت اول شخص خارج شدم. نمیتوانم بگویم که این حالت بخاطر همین مشکل چقدر حس عجیب و ناکاملی داشت؛ و مهم نیست که چقدر زمان را برای بررسی بازی World War Z: Aftermath در حالت اول شخص گذراندم، ولی این مشکل هیچوقت برایم عادی نشد.
بسته ی الحاقی Aftermath برخی تغییرات دلچسب دیگر را هم به این بازی میآورد که من جمله ی این تغییرات، اضافه شدن یک کلاس هشتم به نام Vanguard و چند اسلحه ی مبارزه از نزدیک است که هردو با موفقیت عنصر مبارزه از نزدیک را در بازی تقویت میکنند. همانطور که از نامش پیداست، کلاس Vanguard ساخته شده تا بتوانید به دشمنان نزدیک شده و چشم در چشمشان بیاندازید. این کلاس به یک سپر الکتریکی مجهز است که میتوانید از آن برای یورش به داخل انبوهی از زامبی ها استفاده کنید، یا با فعال کردنش مانع عبور زامبی ها از مکانی شوید. مهارت پیدا کردن در این کلاس کمی سخت است، همانطور که من بعد از چند بار شیرجه زدن بدون فکر به میان زامبی ها متوجهش شدم، اما وقتی زیر و بم آن را فهمیدید متوجه میشوید که چقدر کلاس سرگرم کننده ای است و چقدر میتواند در زنده نگه داشتن تیمتان به شما کمک کند. جایی که کلاس های دیگر در مبارزات از فاصله ی نزدیک تبدیل به کیسه بکس های بزرگ میشوند، کلاس Vanguard انتخاب مناسبی خواهد بود، حتی اگر استرسی که خطر بیشتر ایجاد شده بر اثر نزدیک بودن به زامبی ها مطابق طبع همه ی افراد نباشد.
اما اسلحه های مبارزه از نزدیک جدید مسلما با طبع همه سازگارند. حالا میتوانید در هر دست یک داس داشته باشید، یا از اسلحه ی سنگینی مانند پتک استفاده کنید. به این شکل، حالا سیستم مبارزه ی از نزدیک بازی به کل بازسازی شده و با لحاظ شدن یک سیستم توانایی، به شما کمک میکند که واقعا آنطور که دوست دارید بازی کنید. مثلا اگر از آن داس ها استقاده کنید، باید بدانید که اسلحه هایی سریع هستند اما کشندگی کمتری دارند، ولی قابلیتی دارند که اگر موفق به کشتن زامبی ها شوید، جانتان را پر میکند. از طرف دیگر، اسلحه ای مانند تبر آتش نشانی کندتر است، قابلیت کشندگی بیشتری دارد و بر روی زامبی هایی که آتش گرفته باشند موثرتر است. سیستم مبارزه از نزدیک بهینه شده کمی تنوع، که کمبودش به شدت حس میشد را به بازی اضافه میکند، تنوعی که قبلا فقط برای آنهایی بود که به نوعی آرزوی مرگ داشتند. با این حال، قابلیت های مبارزه از نزدیک کاراکتر شما آنقدر نیست که بتواند از پس مقابله با سیل عظیم زامبی ها برآید – مگر اینکه کلاس Vanguard را حول مبارزه ی نزدیک تنظیم کرده باشید – ولی داشتن چنین انتخابی در هنگام رویارویی اجتناب ناپذیر با برخی زامبی ها، در نوع خودش موهبتی است.
با اینکه بیشتر چیزهایی که بسته ی الحاقی Aftermath به بازی World War Z اضافه میکند خوشایند هستند، اما یک چیز دیگر برایم عجیب بود: موش ها. بله، موش های سیاه بزرگ با دم و گوش و غیره. مانند آن موش هایی که در بازی A Plague Tale: Innocence بودند – ی اآنهایی که در خوابگاه دانشگاهم میدیدم. نمیدانم چرا توسعه دهندگان حس کرده اند که وجود آنها مهم است، اما حالا دسته ای از آین موش های آدم خوار در مرحله ظاهر شده و تیمتان را میبلعند. از آنجا که این موجودات کوچک هستند و هدف گرفتنشان با اسلحه کار ساده ای نیست، بهترین راه مقابله با آنها استفاده از اسلحه های انفجاری یا آنش افکن است، دو چیزی که به سادگی در اختیارتان قرار نمیگیرند. بعضی وقت ها یک ماموریت بی نقص با ظاهر شدن این موجودات به چیزهایی مانند هدر رفتن بسته های کمک های اولیه، یا بدتر از آن، کشته شدن کل تیم ختم میشود. راستش را بخواهید این تصادفی بودن ظاهر شدن دسته ی موش ها میتواند چالش جذاب دیگری را به مراحل اضافه کند و مسلما وجودشان هم با بقیه ی رخدادهای بازی هم جور است، اما به شخصه ترجیح میدادم که اصلا در بازی وجود نداشتند.
چیزی که در طول بررسی بازی World War Z: Aftermath مایوس کننده تر از حمله ی یک دسته جوندگان وحشی بود، مشکلات حالت آنلاینش است. بله، هنوز هم حالت آنلاین بازی به مشکلات متعددی دچار است. من خوش شانس بودم که همیشه با گروه دوستان خودم وارد بازی میشدم و با اینحال بازهم تامین یک اتصال پایدار برخی اوقات برای خودش معضلی است، اما به این شکل میشود اسم این بخش را قابل انجام گذاشت. اما اگر بخواهید دل به امید سیستم یارکشی بازی ببندید، همه چیز ناگهان از قابل انجام به یک کابوس تغییر حالت میدهد. از انتظارهای طولانی برای پیدا شدن تیمی برایتان متعجب نشوید، انتظاری که برخی اوقات تا ابدیت ادامه خواهد داشت. بهترین کار این است که وارد یک ماموریت شده و امیدوار باشید که دیگران در میانه ی راه به شما ملحق شوند – گرچه این کار به جذابیت شروع مرحله با یک تیم کامل نیست و به کاراکترهای هوش مصنوعی بازی هم نمیتوان امید داشت که بتوانند خودشان را از شر یک کاغذ خیس نجات دهند، چه رسیده به سیل زامبی ها. پس تنها راهی که باقی میماند این است که بازی را کاملا در حالت تک نفره انجام دهید، البته با کمک همان سه نفر یار هوش مصنوعی. اما این هم انتخاب سرگرم کننده ای نیست. بهترین راه این است که دوستانتان را با خود بیاورید، یا خودتان را برای ساعاتی دردآور آماده کنید.
پایان بررسی بازی World War Z: Aftermath
پس از بررسی بازی World War Z: Aftermath، باید یگویم که این بسته ی الحاقی جدید تغییراتی را ایجاد کرده که عمدتا باعث شدند از بازی لذت بیشتری ببرم. Kamchatka یک قسمت جدید عالی است و سیستم مبارزه از نزدیک بهبود یافته ی بازی با آن حالت دوربین اول شخص، حس جدیدی به بازی میدهند. ولی هنوز هم مشکلات بخش آنلاین بازی پا بر جا هستند، تلاشی برای داستان پردازی یا داستان گویی در بازی دیده نمیشود و برخی طراحی ها سوال برانگیزند – مانند فقدان حالت هدف گیری با دوربین در حالت اول شخص. اینها همه مشکلات مایوس کننده ای هستند، ولی منفجر کردن زامبی ها و پیشروی از بین آنها حسی دارد که هیچوقت تکراری نمیشود و حالا این بسته ی الحاقی Aftermath این حس را بهتر هم کرده.
اگر شما هم علاقمند به خرید بازی World War Z: Aftermath هستید، میتوانید آن را از فروشگاه سایت تهیه کنید.