نقش ایران در بازی Assassins Creed
رابطه ایران و عناوین UBISOFT
زمانی که حرف از حضور ایران یا شخصیتهای ایرانی در جهان بازیها میشود، هیچ شرکتی به اندازهی UBISOFT مطرح نیست. از سری محبوب و رکورد شکن Prince of Persia گرفته تا فرنچایز پرچمدار این شرکت فرانسوی Assassins Creed. کشور ایران، شخصیتهای ایرانی و تاریخچه و فرهنگ آن نقش تأثیرگذاری در خط داستانی سری Assassins Creed ایفا میکنند. از کاراکترهای جانبی گرفته تا افرادی که تاریخ و خط داستانی را تا ابد تغییر دادند. در قسمت اول از این مقاله در وبلاگ آرسان گیم قصد دارم تا شروع حضور ایران در بازی Assassins Creed را بررسی کنم و آنالیزی دقیق را به شما ارائه دهم.
شروع حضور ایران در بازیهای UBISOFT
داستان ما در سال 1999 و با همکاری Jordan Mechner و UBISOFT شروع شد. وی که صاحب آیپی Prince of Persia بود، در کنار UBISOFT ریبوتی برای فرنچایز خود ساخت. در همان سال بود که بازی Prince of Persia 3D با موج عظیمی از نقدهای منفی عرضه شد. پس از همین شکست اقتصادی بود که شرکت فرانسوی Ubi Soft سازندهی این سری را خریداری کرد. نام قسمت اول این ریبوت Prince of Persia Sands of Time بود.
ریبوت مذکور بود که همه چیز را تغییر داد. در قسمتهای اول سری پرنس ایرانی، تمرکز داستان روی بازگویی سری داستانهای عربی هزار و یک شب بود. پس از خریداری Ubi Soft بود که تصمیمی بر اساس تغییر خط داستانی گرفته شد. داستان ریبوت PoP روی شاهنامه و شاهزاده رستم دستان تمرکز کرد. حالا شاید از خودتان بپرسید که Prince of Persia چه ربطی به Assassins Creed دارد. بخش بعدی این مقاله به همین موضوع میپردازد.
عنوانی که هرگز ساخته نشد
پایان سهگانهی اول PoP بود که پیشینهی حضور فرقهای فراموش نشدنی را فراهم کرد. پروسهی شروع این فرنچایز جدید تا به امروز نامعلوم است. برخی از اعضای مدیران یوبیسافت به همراه رئیس شرکت Ubi Soft پیشنهادی برای معرفی فرقهای به نام اساسینها دادند. با شنیدن درخواست مدیران، پاتریک دسیلت پیشنهاد حضور این فرقه در سری PoP را داد. این پیشزمینهی اولین مخالفت رئیس شرکت و وی را فراهم کرد. Yves Guillemot (رئیس شرکت) درخواست وی را رد کرده و به او دستور ساخت یک فرنچایز جدید را داد.
این فرنچایز ابتدا قرار بود در سبک اول شخص باشد. بله، درست شنیدید. سری بازی Assassins Creed قرار بود اول شخص باشد و تنها هنگام بالا رفتن از دیوار به سوم شخص تغییر کند. داستان این قسمت ابتدا قرار بود در ایران و حول محور محافظت از یک شاهزاده رخ دهد. اساسینها نقش محافظین را ایفا میکردند و شاهزاده نیز یکی از اعضای فرقهی حسن صباح بود. البته اینجا بود که رئیس شرکت باری دیگر اعتراض خود را به اطلاع اعضای تیم سازنده رساند.
وی اعلام کرد که اطلاعات کافی از ایران در این دوران در دسترس نیست. در نتیجهی کمبود اطلاعات بود که قسمت اول داستان را به اورشلیم و مصیاف بردند. رئیس فرقه از حسن صباح به جانشین او رشیدالدین سنان تبدیل شد و فرقهی حشاشین با اساسیون جایگزین شدند. اینگونه بود که بخاطر عدم وجود اطلاعات کافی تاریخی، حضور ایران در بازی Assassins Creed به تأخیر افتاد.
حضور غیرمستقیم ایران در بازی Assassins Creed
شاید در قسمت اول خبری از نام ایران نباشد اما اشارات تصویری و عقیدتی بسیار است. در نگاه اول باید به رهبر فرقه المعلم یا رشیدالدین سنان توجه کنیم. شاید ابتدا فکر کنید که این شخصیت یک کاراکتر تخیلیست اما حقیقت چیز دیگری را بیان میکند. المعلم، مرد پیر تپه یا همان رشیدالدین سنان یکی از دانشآموزان وفادار حسن صباح بود. پس از مرگ استاد خود، این رشیدالدین بود که قلعهی مصیاف را به یک پایگاه اساسی و قدرتمند برای فرقه تبدیل کرد.
با تلاشهای بیقفهی صنان بود که قلعهی مصیاف به الموت شمارهی 2 تبدیل شد. البته مدیریت صنان خالی از تغییرات نبود. برای مثال این تصمیم او بود که نام اعضای فرقه از حشاشین به اساسیون تبدیل شود. در بازی پس از به قتل رسیدن وی به دست الطائر، ما مشاهده میکنیم که قطعهی عدن روی زمین، نقشهای را به نمایش گذاشته است. اینجاست که ما مهمترین رفرنس به ایران را مشاهده میکنیم. اگر با دقت به نقاط مشخص شده روی نقشه نگاه کنید، متوجه میشوید که تخت جمشید یکی از نقاط ایسوی حاضر در ایران است.
زمینهچینی برای شخصیتی ایرانی در بازی Assassins Creed
جدیت حضور ایران در بازی Assassins Creed با قسمت دوم شروع شد. زمانی که اتزیو به امارت عموی خود ماریو میرود، اتفاقی باورنکردنی برای تمامی ایرانیان رخ داد. با پایین رفتن از پلههای ضلع شمال شرقی امارت، شما وارد تالاری میشوید که با مجسمههای مختلف از افراد کلیدی تاریخ فرقه پر شده است. یکی از این کاراکترها که به عنوان اولین اساسین تاریخ از او یاد میشود، داریوش است. با مطالعهی نوشتهی نگاشته شده روی پایهی مجسمه، میتوانید مشاهده کنید که وی مخترع و سازندهی سلاح کلیدی فرقه یا همان هیدن بلید نیز هست.
در نگاه اول شاید این تنها اشارهای کوتاه و گذرا باشد ولی سالها بعد بود که ارزش این اشاره مشخص شد. همین مجسمهی زیبا و مرمر بود که زمینهی یک رونمایی و خط داستانی خارقالعاده را فراهم کرد. ماریو به مجسمههای اینجا به عنوان مهمترین افراد تاریخ فرقه اشاره کرد. البته در انتهای همین عنوان است که ما مشاهده میکنیم که ایران باری دیگر روی نقشهی جمعآوری شده در طول بازی میدرخشد. این نقشه بدون شک ناتمام است چون تعداد مکانهایی که فرقه در آنها پایگاه دارد شامل ایران نمیشود.
آرامگاهی برای یک ایرانی؟
چیزی که به سادگی بسیاری از بازیکنان را متعجب کرده، حضور آرامگاهی برای داریوش در ایتالیاست. اما سوأل اینجاست که فرقه چگونه پس از تمامی این سالها و گذشت صدههای کامل به جسد یا باقیماندهای از وی دست پیدا کردند. پاسخ دقیق و مستقیمی از این موضوع در دسترس نیست ولی من تئوری خاصی در این باره دارم. شاید این آرامگاهها با اجساد نمادین پر شدهاند. حضور آرامگاهی برای آیا، همسر بایک، معروف به آمونت، تئوری من را تا حدودی تأیید میکند چرا که در اوریجینز ما شاهد آرامگاه مشترک بایک و آیا در زمان حال هستیم.
خب، به پایان قسمت اول این مجموعه رسیدیم. این بخش کوچکی از حضور ایران در بازی Assassins Creed است. با انتشار هر قسمت متوجه حضور پررنگ ایران در سر تا سر خواهید شد. تا حدودی میتوان گفت که این تازه شروع کار است. علاقهی شرکت یوبیسافت به حضور ایران در بازی Assassins Creed مسئلهی پنهانی نیست.
امیدوارم که از این مقاله لذت برده باشید. منتظر انتشار ادامهی این سری و نگاهی عمیقتر به حضور ایران در فرنچایز پرچمدار شرکت فرانسوی UBISOFT بمانید.
منبع: آرسان گیم